مى دانیم حقّ تشریع در تمام ادیان الهى، ذاتاً از آن خداوند است. اوست که عالَم و آدم را آفرید و دقیقاً از ظرفیّت و توان انسان آگاه است. و خود بهتر مى داند که چه چیزهایى مایه سعادت و کمال یا فساد و تباهى آدمى است. در آیین مسیحیّت نیز بر این نکته تأکید شده است که حق تشریع در انحصار خداست، جز اینکه خداوند در مواردى خاص این حق را به عده اى واگذار کرده است تا در صورت نیاز براى رفع حاجت و رهایى از بن بست به جعل و تشریع قوانین بپردازند و هر چه را که جعل نمودند به عنوان شریعت محسوب شده و اطاعت آن بر همه لازم و واجب است. چنانچه در کتاب مقدّس از قول خداوند مى خوانیم: «پادشاهان بوسیله من حکمرانى مى کنند و تشریع کنندگان به اذن من، قانون برابر آموزه هاى دینى مسیحیّت، خداوند این حقّ تشریع را به دو دسته تفویض نموده است، که عبارتند از:
1 . کتاب امثال سلیمان 8: 16-15; مختصر اللاهوت، ص 114 .