1. علم منطق

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن جلد 1
ب) علوم عقلى2. علم فلسفه

علم منطق، عبارت است از مجموعه اى از قوانین که مراعات آن ذهن انسان را از خطاى در اندیشه و تفکّر و استدلال باز مى دارد.(1)

چون استنباط و استخراج احکام شرعیّه از منابع و مآخذ آن نیاز به استدلال و اقامه برهان دارد، استدلال صحیح و آوردن برهان قاطع، به گونه اى که منزه از مغلطه و اسباب اشتباه باشد، جز از طریق آگاهى و دانستن قواعد منطقى و به کار گرفتن آن ممکن نمى گردد. قواعدى مانند: «انواع قیاس» و «اشکال اربعه» (شکلهاى چهارگانه) آن، «موضوع»، «محمول»، «عکس»، «نقیض» و... .

بنابراین، لزوم تحصیل این علم به عنوان مقدّمه جهت تحصیل اجتهاد، امرى ضرورى است و جمعى از دانشمندان اسلامى به این حقیقت اذعان دارند.(2)ولى عدّه اى از علما در لزوم فراگیرى آن به عنوان مقدّمه اجتهاد تردید کرده اند و معتقدند آن مقدار از علم منطق که در اجتهاد و استدلالات لازم است، به طور فطرى در انسان وجود دارد، چون مهم ترین مسائل منطقى که در مقام استدلال و برهان نیاز است، همان شکلهاى چهارگانه معروف قیاس است و اکثر استدلالها هم به شکل اوّل از شکلهاى چهارگانه بازمى گردد و شکل اوّل هم از نظر رسیدن به نتیجه و اثبات مطلوب، بدیهى است، لذا نیازى به فراگیرى علم منطق به عنوان یکى از پیش نیازهاى اجتهاد در فقه و استنباط احکام شرعى فرعى، نیست.

ولى با اینکه بعضى از مسائل منطقى از قبیل «عکس مستوى» و «عکس نقیض» و امثال آن کمتر در استدلالها مورد نیاز است، امّا نمى توان انکار کرد که احاطه به قسمتهاى دیگر، مانند «نسب أربعه» و «کلیّات خمس» و «شرایطى که در تناقض معتبر» است و امثال آن، موجب مى شود که فقیه بهتر و آسان تر بتواند استدلال کند، هر چند به گونه اى نیست که اگر کسى اینها را نداند، نتواند به مقام رفیع اجتهاد دست یازد.(3)

از نظر ما حق آن است که در هر حال بیان مذکور، اصل توقف اجتهاد را بر دانستن علم منطق نفى نمى کند. نهایت این است که فرا گرفتن علم منطق از نظر بعضى لازم نیست، چون به طور طبیعى و فطرى در نهاد انسان وجود دارد. اگر چه خود این هم قابل تأمّل است، چون گاهى ذهن و افکار بشر بر اثر ارتباط با عوامل خارجى، دچار اعوجاج در سلیقه و انحراف در طرز تفکّر و مبتلا به اشتباه و غلط مى گردد و براى نجات از آن و تشخیص مغالطات از براهین، نیاز به علم منطق دارد تا در نتیجه این آگاهى و دانش، مغالطات را در مقام استنباط و اجتهاد به جاى استدلال و برهان به کار نگیرد.

* * *

از مجموع آنچه گذشت نتیجه مى گیریم که:

اوّلا، آگاهى بر علم منطق از علوم پیش نیاز مجتهد در استنباط احکام شرعى است.

ثانیاً، قسمت مهمّى از علم منطق براى هر کس به صورت فطرى معلوم است.

ثالثاً، بخشهایى از علم منطق مى تواند به مجتهد، در سهولت استنباط کمک کند، هر چند ضرورى نیست.

رابعاً، گاه در بخش فطرى منطق ممکن است انسان انحرافاتى پیدا کند که دانش منطق از آن پیشگیرى مى کند.


1 . المنطق، ج 1، ص 11.
2 . مبادى الوصول الى علم الاصول، ص 243; المحصول فى علم اصول الفقه (فخر رازى)، ج 2، ص 435; المستصفى من علم الاصول، ج 2، ص 351; البحر المحیط فى اصول الفقه، ج 6،
ص 201; الروضة البهیة فى شرح اللمعة الدمشقیّه، ج 3، ص 63; حاشیه کفایة الاصول (محقّق مشکینى)، ج 2، ص 430.
3 . أنوار الاصول، ج 3، ص 626.

 

ب) علوم عقلى2. علم فلسفه
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma