3. آیات قرآن کریم

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن جلد 1
2. سیره عقلاگروه اوّل : رجوع به عالمان و سؤال از ایشان

آیه نَفْر:

از جمله آیاتى که براى ضرورت تقلید به آن استناد شده است آیه نَفْر است. خداوند متعال مى فرماید : (فَلَوْلاَ نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَة مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِى الدِّینِ وَلِیُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ)(1)استدلال به آیه مزبور به این نحوست که اوّلا بدلیل (لولا)ى تحضیضیه، نَفْر واجب است و ثانیاً: تفقّه در دین واجب است چون نتیجه نَفْر است (لِیَتَفَقَّهُوا فِى الدِّینِ). ثالثاً : هدف تفقه و انذار، برحذر داشتن افرادى است که کوچ نکرده اند (لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ) و از آنجا که آیه مطلق است، مى فهمیم حذر کردن به دنبال انذار نیز مطلقاً واجب است هر چند براى منذَرین علم حاصل نشود.(2)

پیرامون دلالت آیه بر مقصود، اشکالاتى شده است که در کتاب هاى فقه و اصول، همراه با پاسخ هاى آن آمده است.

آیه ذکر:

از دیگر آیاتى که براى ضرورت تقلید مورد استناد قرار گرفته است، آیه ذکر است. خداوند متعال مى فرماید: (فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ).(3)

دلالت آیه شریفه به این نحوست که ظاهر از وجوب سؤال این است که به جواب آن عمل کنند و گرنه سؤال نمودن لغوست. بنابراین، آیه شریفه دلالت مى کند که افراد ناآگاه در مقام عمل باید به عالم و متخصّص مراجعه کند و این همان تقلید است.(4)

«آمدى» مى نویسد: «این آیه عام است و همه مخاطبان را در بر مى گیرد و لذا باید از جهت سؤال نیز عام باشد و پرسش از هر چه را که نمى داند بگیرد که از جمله آنها فروعات دینى است».(5)

برخى از معاصران اهل سنّت براى جواز تقلید به این آیه استشهاد کرده اند: «(وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُوْلِى الاَْمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ); اگر (در حوادث پیش آمده) آن را به پیامبر و پیشوایان ـ که قدرت تشخیص کافى دارند ـ بازگردانند، از ریشه هاى مسائل آگاه خواهند شد».(6)

جمله (لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ) مى رساند که احکام را باید به اهل استنباط که همان مجتهدان هستند ارجاع داد و از آنها پرسید.(7)

ولى استدلال به این آیه مشکل است، چرا که در ابتداى آیه مى خوانیم: «(وَ إِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الاَْمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ); هنگامى که خبرى از پیروزى یا شکست به آنها برسد، (بدون تحقیق) آن را شایع مى سازند». سپس افزود: «اگر در چنین مواردى به اهل تشخیص مراجعه کنند، آنها را آگاه خواهند ساخت».

سیاق آیه پیرامون مسایل سیاسى و اجتماعى و موضوعات، و عدم توجّه به شایعات است که باید به اهل اطلاع مراجعه کرد و ربطى به احکام شرعى ندارد.


1 . توبه، آیه 122 .
2 . موسوعه آیة الله خویى، ج 1، ص 64 .
3 . انبیاء، آیه 7 .
4 . موسوعه آیة الله خویى، ج 1، ص 67 .
5 . الإحکام فى اصول الأحکام، ج 4، ص 451 .
6 . نساء، آیه 83 .
7 . المهذب فى علم اصول الفقه المقارن (دکترعبدالکریم نمله)،
ج 5، ص 2393.

 

2. سیره عقلاگروه اوّل : رجوع به عالمان و سؤال از ایشان
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma