عرفان چیست؟ توجّه از ظاهر به باطن; از صورت به معنا; از لفظ به محتوا; از اسم به مسمّا; از جسم به روح; از مبادى به غایات; از شریعت به طریقت; از شهود به غیب; از قرب به حضور; از عقل به عشق و... . اصل این توجّه را همه دینداران قبول دارند و هیچ کس لزوم آن را انکار نمى کند. ولى در اینکه آیا در این توجّه، باید بین ظاهر و باطن جمع کرد یا اینکه براى وصول به باطن، باید ظاهر را کنار گذاشت و حتّى به ضدّ آن روى آورد، اختلاف است. همه مى دانیم که سیّد عارفان حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه وآله)و حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) در عین توجّه کامل به باطن، از ظاهر اعمال دینى چیزى را فروگذار نمى کردند. الفاظ و عبارات آنان نیز از خاکسارى در درگاه الهى حکایت داشت و از شطحیات و ادعاهاى عریض و طویل دور بود. عارفان فراوانى نیز در جهان اسلام آن عزیزان را سرمشق خود قرار دادند و سیر و سلوک معنوى خالصى را برگزیدند و رستگار شدند. امّا پس از چندى، کسانى در این مسیر پا نهادند که به بهانه توجّه به باطن، به ظاهر دین بى اعتنایى مى کردند. شطحیاتى مشتمل بر ادعاى الوهیت و توهین به مقدّسات اسلام نیز از آنان صادر شد، تا آنجا که برخى از ایشان براى تحریک باطن، استفاده از موسیقى، رقص، شاهد، شراب و مواد مخدر را توصیه کردند!