3. مقتضاى اصل اوّلى در روایات معصومان بر شمول و جاودانگى است

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن جلد 1
2. قوانین امضایى4. افراط و تفریط در تعیین قلمرو فقه

شکى نیست که روایات صادره از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و امامان اهل بیت(علیهم السلام) یک نواخت نیست و از اقسام مختلفى برخوردار است:

قسمت اعظم بلکه قریب به اتفاق این روایات ناظر به بیان احکام همگانى و دائمى اسلام است که تغییرناپذیر مى باشد و به مقتضاى «حلال محمّد حلال أبداً إلى یوم القیامة و حرامه حرام أبداً إلى یوم القیامة»(1) رنگ جاودانگى برخود گرفته است.

بخش دیگرى از آنها ـ که بسیار محدود است ـ با بعضى از قرائن ناظر به احکام مقطعى درباره زمان یا مکان خاصى بوده وبه اصطلاح از قبیل «قضیه خارجیه» است نه مثل بخش اوّل که از قبیل «قضیه حقیقیه» مى باشد، مانند طرز تقسیم آب مدینه میان کشاورزان و نهى از جلوگیرى از اضافه آب چاه ها (و قرار دادن آن در اختیار سایر نیازمندان)(2) یا آنچه از امیرمؤمنان على(علیه السلام)در نهج البلاغه در شرح حدیث پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله)«غیِّروا الشیب و لا تشبّهوا بالیهود; موهاى سفید خود را رنگ کنید و مانند یهود نباشید» وارد شده که فرمود: «انما قال(صلى الله علیه وآله) ذلک والدین قُلّ و أمّا الان و قد اتسع نطاقه و ضرب بجرانه فامروٌ و ما اختار; این سخن را زمانى فرمود که پیروان اسلام کم بودند، اما امروز که اسلام گسترش یافته و استوار و پایدار شده هر کس مختار است».(3)

بخش سومى از کلمات آن پیشوایان بزرگ نیز با بعضى از قرائن، ناظر به راهنمایى هاى عادى و معمولى بوده که به عنوان یک فرد متفکّر و آگاه، شخص خاصى را هدایت به بعضى از مسائل مختلف زندگى مى کردند مانند برخى از دستورات غذایى و طبّى که از آن بزرگواران رسیده است.

اکنون سؤال این است که در صورت شکّ، مقتضاى اصل اوّلى چه مى باشد؟

ممکن است گفته شود که اصل اوّلى: الف) بر شمول و همگانى بودن و عدم اختصاص به فرد یا گروهى خاص است. ب) اصل بر این است که آنچه را معصوم فرموده حکم الله است نه یک راهنمایى عادى و معمولى. ج) و اصل بر جاودانگى و استمرار آن تا روز قیامت و عدم اختصاص به زمان و یا منطقه خاص مى باشد.

همه این جهات سه گانه به خاطر ظهور جایگاه و مسند و منصبى است که معصوم بر آن تکیه زده، یعنى «ظهور حال» که همانند ظهور کلامش حجّت است چرا که مسئولیّت اصلى رسول گرامى (و سایر معصومان) تبلیغ دین خدا (وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاَغُ الْمُبِینُ)(4) و تبیین مفاهیم قرآنى (وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ)(5) (وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُول إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ)(6) و حفظ و نگهبانى شریعت است و ظاهر چنین جایگاهى این است که آنچه از آن بزرگوار و سایر معصومان صادر مى شود بیان حکمى از احکام خدا و مفهومى از مفاهیم قرآنى است و همگانى و جاودانه مى باشد همانگونه که مفاهیم قرآنى اینگونه است یعنى همگانى و جاودانه است (أُوحِىَ إِلَىَّ هَذَا الْقُرْآنُ لاُِنذِرَکُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ)(7) (... لأنّ الله تبارک و تعالى لم یجعله لزمان دون زمان و لا لناس دون ناس...).(8) البتّه این در صورتى است که خلاف آن ثابت نشود یعنى قرائنى در کار نباشد که نشان دهد بیان مزبور از باب اینکه آن حضرت حاکم است و یا متفکّرى آگاه و ناصح مى باشد، صادر گردیده است، بنابراین مقتضاى اصل (ظهور حال) جاودانگى و شمول احکام و الهى بودن آن است.

 


1 . کافى، ج 1، ص 58، ح 19 .
2 . وسائل الشیعه، ج 17، ص 333، ح 32241.
3 . نهج البلاغه، کلمات قصار، جمله 17 .
4 . نور، آیه 54 .
5 . نحل، آیه 44 .
6 . ابراهیم، آیه 4 .
7 . انعام، آیه 19 .
8 . بحارالانوار، ج 17، ص 213، ح 18 از امام صادق(علیه السلام).
2. قوانین امضایى4. افراط و تفریط در تعیین قلمرو فقه
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma