از مسائل مورد بحث در موضوع اجتهاد، طرح انفتاح یا انسداد این باب است; به این معنا که اختلاف است آیا باب استنباط وظایف یا استخراج حکم افعال مکلّفان، از منابع اوّلیه اسلام باز است و همه مى توانند مقدّمات و پیش نیازهاى استنباط را فراگیرند و آن را به کار بندند، یا بسته است و کسى نمى تواند یا نباید دست به چنین کارى بزند؟
قلمرو و حوزه این بحث، تنها وظایف دینى مکلّفان است و گرنه بدون تردید باب اجتهاد نسبت به سایر علوم، مفتوح است و دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتى و علمى جهان، هر روز کشف یا ابداع جدیدى را به جهان علم معرفى مى کنند.
دلیل و انگیزه طرح این بحث، اعتقاد جمع زیادى از «اهل سنّت» به انسداد باب اجتهاد است که اجتهاد را منحصر به فقهاى صدر اوّل و دیگران را مکلّف به تقلید از آنان مى دانند و خواهد آمد که این اعتقاد، موجب رکود و عقب افتادگى فقه مى شود و با جهان شمولى اسلام منافات دارد.
این مقاله مى کوشد دیدگاه مکتب اهل بیت(علیهم السلام)و نظر اهل سنّت و دلایل دو طرف و قلمرو قائلان به انسداد را بیان کند که آیا مدّعیان انسداد، ادّعاى انسداد مطلق دارند و آن را در همه زمانها و همه ابواب فقه جارى مى دانند، یا در برهه اى از زمان و پاره اى از ابواب؟ هر کدام مقصود باشد چرا و شروع آن از چه زمانى صورت گرفته است؟