بخشى از سخنان منکران تعلیل:

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن جلد 1
ب) فلسفه و تعلیل احکام از نظر دانشمندان اهل سنّتالف) دلیل نقلى

1. على بن حزم اندلسى (م456) که یکى از ظاهریون و منکر قیاس و تعلیل احکام است، بعد از نقل داستان خروج «حضرت آدم» از بهشت که در آیات 19 تا 23 سوره اعراف مطرح شده است و نیز بعد از نقل آیه 12 سوره اعراف: (اَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنى مِنْ نار وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طین)چنین مى گوید:

«خطاى آدم ازدو جهت بود: یکى اینکه نهى الهى را حمل بر وجوب نکرد. دوم این که سخن ابلیس را درباره تعلیل و فلسفه نهى از خوردن آن درخت پذیرفت.

بنابراین روشن است که مسأله تعلیل افعال و اوامر خداوند گناه است و اوّلین گناهى که در جهان خلقت تحقق یافت و نخستین معصیت الهى انجام گرفت همان مسأله «قیاس» است و مؤسّس آن نیز ابلیس مى باشد که در مقام سجده بر آدم به سراغ قیاس رفت و گفت: من از آدم بهترم زیرا ابلیس از آتش و آدم از خاک آفریده شده است».

آنگاه مى افزاید:

«بنابراین صحیح است که گفته شود: قیاس و تعلیل احکام، دین ابلیس بوده، و مخالف دین خداوند متعال است و ما از مسأله قیاس در دین خدا و اثبات تعلیل در احکام شریعت تبرّى مى جوییم».(1)

و در جاى دیگر بعد از نقل دلیل عمده قائلین به تعلیل (البتّه به نظر ابن حزم) که مى گویند: «هیچ عاقل و حکیمى کارى را بدون هدف و غرض صحیح انجام نمى دهد، به خلاف سفیه که کار او بدون علّت و هدف است» در پاسخ آنها چنین مى گوید:

«اینها خدا را با خود مقایسه کرده اند و گفته اند: خداوند هر کارى را انجام دهد به خاطر رعایت مصالح بندگان خویش است و با این مقایسه به سراغ تعلیل احکام الهى رفته اند، و این مقایسه را که یک قضیه فاسد و باطل است دلیل عمده براى مذهب خود قرار داده اند. و فتاواى خود را با آن توجیه کرده اند که تمام کفر در روى زمین ریشه در این قضیه دارد!»(2)

جالب اینکه «ابن حزم» به این مقدار تندروى قناعت نکرده بلکه در جاى دیگر از کتاب خود، قول به عدم تعلیل را به تمام صحابه و تابعین و حتّى تابعین تابعین نسبت مى دهد و قول به تعلیل احکام خدا را افترا و ادعاى بدون دلیل و کذب معرفى کرده، آن را به قائلین به حجیّت قیاس نسبت داده است.(3)

2. یکى از شارحان کتاب «تجرید الاعتقاد» «خواجه نصیرالدین طوسى» به نام «شیخ على» معروف به «قوشچى» (م879) که از علماى معروف اهل سنّت است، درباره اعتقادات اشاعره چنین مى گوید:

«اختلاف است در این که آیا افعال الله معلل به اهداف و اغراض است یا نه؟ «اشاعره» معتقدند که تعلیل افعال خداوند به اغراض و علل غائى جایز نیست و الاّ لازم مى آید که خدا در ذاتش نقصى داشته باشد و به وسیله آن غرض، مى خواهد خود را به کمال برساند».(4) (غافل از این که همه کسانى که افعال خدا را معلل به اغراض مى دانند مى گویند این مصالح به انسان ها باز مى گردد).

 


1. الإحکام فى اصول الأحکام، ج 8، ص 574.
2. الإحکام فى اصول الأحکام، ج 8، ص 580.
3. ر.ک: همان مدرک، ص 562.
4. شرح تجرید الاعتقاد، ص 443.

 

ب) فلسفه و تعلیل احکام از نظر دانشمندان اهل سنّتالف) دلیل نقلى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma