این اختلاف ناشى از شرایط و شأن صدور روایات است که گاه در چهره تعارض روایات، ظاهر مى شود که فقها نخست آن را از طریق جمع دلالى; یعنى تخصیص و تقیید حل مى کنند و در صورت عدم امکان جمع دلالى، به سراغ اخبار علاجیّه و مرجّحات سندى مى روند و با استفاده از روش تعادل و تراجیح به علاج مى پردازند. در نتیجه یا یکى از دو دسته روایات را به جهت برخوردارى از بعضى مرجّحات ترجیح مى دهند و یا در صورت تکافؤ و هم سنگ بودن به سراغ تخییر و یا تساقط و در نتیجه اصول عملى مى روند، مهم آن است که این تأثیرات و تغییرات وجود دارد بدون آنکه ضربه اى به عصمت آن امام معصوم(علیه السلام) بزند، زیرا این اختلاف در تعبیر و گفتار از شرایط خاصّ زمانى و مکانى نشأت گرفته و در واقع مقتضاى زمان و مکان هر امام با امام دیگر متفاوت است; مثلا یکى از آن بزرگواران در شرایط تقیّه و فشار حکومتهاى جبّار بوده و دیگرى در غیر این زمان. یا اینکه خصوصیّات و شرایط زمانى و مکانى یک امام اقتضا داشت که مثلا حکمى به نحو عام یا مطلق ادا شود و شرایط زمانى و مکانى امام دیگر مقتضى تقیید یا تخصیص بود.
در گفتار پنجم به نمونه هاى دیگرى از این تعارض ظاهرى و راه حل آن اشاره خواهد شد.