2. استحسان

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن جلد 1
نقد ادلّه حجیّت قسم چهارم از قیاس:3. مصالح مرسله

اصطلاحى است در منابع اجتهاد از برخى از اهل سنّت که تعریف هاى مختلفى براى آن شده است. برخى گفته اند: استحسان عبارت است از دلیلى که در ذهن مجتهد خطور مى کند و عبارتى مناسب براى آن نمى یابد.(1) یا آن چه بر طبع و عادت مجتهد نیکو مى آید بدون آن که دلیلى شرعى بر آن باشد.(2) برخى دیگر استحسان را تخصیص قیاسى به قیاس قوى تر(3)یا تقدیم قیاس مخفى بر قیاس جلّى دانسته اند. گروه سوم: استحسان را عدول از قیاس به دلیل اقوى دانسته اند و انگیزه عدول را «1. وجود نصّ 2. راحتى و تسهیل 3. مصلحت 4. اجماع 5. ضرورت 6. عرف و عادت» دانسته اند.(4)

میان این تعاریف اختلاف بلکه احیاناً تضادّ نیز وجود دارد، زیرا چنانکه ملاحظه مى شود در برخى از تعاریف نفس مجتهد یا عقل مجتهد، جوهره اصلى تعریف را تشکیل مى دهد. مثل تعریف اوّل و دوم. ولى تعاریف دیگر از این خصوصیت برخوردار نیستند و همچنین طبق برخى از تعاریف، استحسان در نقطه مقابل قیاس قرار داده شده ولى طبق برخى از تعاریف استحسان نوعى قیاس به حساب آمده است و شاید معروف ترین معناى استحسان همان حکمى است که نصّى بر آن یافت نمى شود ولى عقل مجتهد آن را مى پسندد.

استحسان از نظر ابوحنیفه حجّت است و به مالک و حنبلیه نیز نسبت داده شده است.(5) این جمله از مالک معروف است که109 فقه، استحسان است ولى در مقابل آنان، عده اى از اهل سنّت خصوصاً شافعى(6) و همچنین برخى از حنفیه (مثل شاطبى و طحاوى) حجیّت آن را انکار کرده اند(7) و نیز استحسان از نظر امامیّه و زیدیّه و ظاهریّه باطل و بى اعتبار است.(8)

براى حجیّت استحسان به آیات و روایاتى استدلال شده است. از قرآن به آیات 17 و 18 سوره زمر و همچنین آیه 55 همین سوره تمسّک شده است:

(فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ...)، (وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِّنْ رَّبِّکُمْ).

و نیز به آیه 145 سوره اعراف استدلال شده که در آن خداوند مى فرماید: (... فَخُذْهَا بِقُوَّة وَأْمُرْ قَوْمَکَ یَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا).

در این آیات همان گونه که ملاحظه مى شود، پیروى از «قول احسن» مورد ترغیب و تشویق قرار گرفته و در آیه دوم و سوم به آن امر شده است و پیروى از احسن فرع بر شناخت احسن است و از طرفى چون مصادیق احسن به مردم معرفى نشده، پس شناخت احسن به خود مردم واگذار شده است.(9)

«غزالى» در پاسخ این استدلال مى گوید: مفاد آیات این نیست که از آن چه خودتان نیکو مى پندارید پیروى کنید، بلکه آن است که از احسن واقعى پیروى کنید و خداوند راه شناخت احسن واقعى را نیز به مردم نمایانده است و آن موافقت با کتاب و سنّت است، زیرا احکام تابع مصالح و مفاسدى است که شرع بر آن احاطه دارد و عقل بشر (جز مواردى خاص) به آن راه ندارد و امّا پیروى از آن چه مردم آن را نیکو مى پندارند (گاه) چیزى جز، هوا و هوس نیست.(10)

براى حجیّت استحسان به روایت عبدالله بن مسعود نیز استدلال شده: «ما رأى المسلمون حَسَناً فهو عندالله حسنٌ; یعنى هر چه را مردم نیکو مى پندارند، در نزد خداوند نیز نیکوست».(11)

مخالفان استحسان از استدلال به این حدیث چنین پاسخ داده اند:

1. این جمله گفته عبدالله بن مسعود است نه گفتار پیامبر(صلى الله علیه وآله) تا حجّت باشد، مگر ا ین که قول صحابى را حجّت بدانیم.

2. ظهور کلمه رؤیت (ما رأى المسلمون...) در علم و اطمینان است، یعنى آن چه قطعاً نزد مسلمانان نیکوست نزد خدا هم نیکوست و شامل استحسان ظنى که مورد بحث است، نمى شود.

بنابراین، حدیث مربوط به حسن و قبح عقلى خواهد بود که قابل درک براى مردم است و امّا موارد ظنّ و گمان را که مورد بحث ماست شامل نمى شود.(12)

3. آمدى و غزالى در جواب از این حدیث مى گویند: این حدیث اشاره به اجماع مسلمین دارد و دلالتى ندارد بر اینکه آنچه را آحاد مسلمین نیکو مى پندارند نزد خدا نیکوست.(13)

4. نیز غزالى مى گوید: این حدیث خبر واحد است که اصول را نمى توان با آن ثابت کرد.(14)


1 . الإحکام فى اصول الأحکام، ج 4، ص 157.
2 . این تعریف در قوانین به اهل سنّت نسبت داده شده است.
3 . المبسوط سرخسى، ج 10، ص 145.
4 . الموسوعة الفقهیّة المیسرة، ج 2، ص 403 و 404.
5 . اصول الفقه محمّد ابوزهره، ص 263.
6 . الام شافعى، ج 10، ص 119.
7 . ابطال القیاس ابن حزم، ص 51.
8 . الاصول العامه، ص 363.
9 . الإحکام فى اصول الأحکام، ج 3و4، ص 165.
10 . المستصفى، ج 1، ص 411 ; روضة الناظر، ج 1، ص 475.
11 . مسند احمد، ج 1، ص 379.
12 . انوار الاصول، ج 2، ص 533.
13 . الاحکام، ج 4، ص 159; المستصفى، ص 172.
14 . المستصفى، ص 172.

 

 

نقد ادلّه حجیّت قسم چهارم از قیاس:3. مصالح مرسله
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma