فصل چهارم: امتیازات حکومت دینى

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن جلد 1
جمع بندى و نتیجه گیرى:تعبیرات فقها:

ممکن است سؤال شود حکومت دینى چه امتیازاتى دارد که حکومت هاى سکولار و غیر دینى ندارد؟

پاسخ این سؤال چندان پیچیده نیست. اگر حکومت دینى درست رهبرى شود و از حرکات نسنجیده افراد متعصّب و تندرو و بى منطق جلوگیرى شود و لطافتى که در عمق برنامه هاى دینى نهفته است آشکار گردد آثار مثبت فراوانى خواهد داشت که هیچگاه در حکومت هاى سکولار دیده نخواهد شد; از جمله:

1. حکومت هاى بشرى همواره رنگ قومى یا نژادى و یا حداقل حزبى دارند و على رغم ادعاهاى واهى طرفدارى از حقوق بشر به طور عام، حافظ منافع قشر خاصّى هستند در حالى که در حکومت اسلامى اقوام ونژادها و قشرهاى مختلف جامعه یکسان دیده مى شوند و پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)همواره امّت را بدین نکته توجّه مى داد که هیچ قومى بر قوم دیگر یا نژادى بر نژاد دیگر یا قبیله اى بر قبیله دیگر مزیت و برترى ندارد و همگان در پیشگاه خداوند متعال و دین اسلام یکسانند و عرب را بر عجم و سیاه را بر سفید مزیتى نیست.

در این رابطه احادیث فراوانى در جوامع حدیثى فریقین به چشم مى خورد که اختلاف میان آنها بسیار ناچیز است; از جمله مى خوانیم:

پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: «یا أیّها النّاس ألا إنّ ربّکم واحد، و إنّ أباکم واحد، ألا لا فضل لعربیّ على عجمیّ، و لا لعجمیّ على عربیّ، و لا لأحمر على أسود، و لا لأسود على أحمر إلاّ بالتقوى».(1)

مطابق نقل دیگر فرمود: «أیّها النّاس ألا إنّ ربّکم واحد ألا إنّ اباکم واحد ألا لا فضل لعربیّ على عجمیّ و لا لعجمیّ على عربىّ و لا لأسود على لأحمر و لا أحمر على أسود إلاّ بالتّقوى إنّ أکرمکم عند الله أتقاکم ألا هل بلّغت؟ قالوا: بلى یا رسول الله. قال: فلیبلغ الشاهد الغائب».(2)

این حدیث به نقل دیگرى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله)چنین آمده است: «انّ الله عزّ و جلّ یقول: (یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِّنْ ذَکَر وَأُنثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاکُمْ)، فلیس لعربىّ على عجمىّ فضل و لا لعجمىّ على عربىّ فضل، و لا لأسود على أبیض فضل و لا لأبیض على اسود فضل إلاّ بالتّقوى».(3)

خطاب هاى قرآنى که با (یَا أَیُّهَا النَّاس)(4) و (یَا بَنِى آدَم)(5) و (یَا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا)(6) شروع مى شود شاهد صادق دیگرى بر این مطلب است.

2. حکومت دینى بر محور انگیزه هاى معنوى و اخلاقى دور مى زند; نه تنها توده هاى مردم بلکه زمامداران نیز بر اساس اوصافى گزینش مى شوند که نشان دهنده ایمان، اخلاص و معنویت آنهاست. به همین دلیل اجراى احکام ضمانت اجرایى درونى و برونى دارد و مردم به صورت خودجوش به دنبال آن مى روند و نیازى به آن همه دستگاه هاى بازرسى و نظارتى ـ که غالباً از طریق توصیه و رشوه آسیب پذیرند و بلاى بزرگ حکومت هاى غیر دینى محسوب مى شود ـ نخواهد بود.

3. در حکومت دینى همه مسئولیّت پذیرند; مثلا هر گاه دشمنى به قلمرو این حکومت حمله کند همه افرادى که استعداد حضور در میدان نبرد را دارند جزء سربازان این حکومت خواهند بود که نمونه هاى آن در عصر پیامبر اسلام، و در طول تاریخ حکومت هاى اسلامى و حتّى در عصر ما دیده مى شود.

4. در حکومت هاى مادّى و غیر دینى مشکل بزرگ، فاصله هاى طبقاتى است; ولى در حکومت دینى که توصیه به قناعت و زندگى ساده و کمک هاى بدون عوض به قشرهاى ضعیف مى کند این فاصله به سادگى کم خواهد شد و زندگى هاى مرفّه و پر زرق و برق که انگیزه اصلى فاصله طبقاتى است برچیده خواهد شد.

5. در حکومت دینى مردم اجراى قوانین حکومت را جزء فرایض و واجبات الهى مى شمرند و به آن به صورت یک وظیفه دینى نگاه مى کنند و همین، انگیزه نیرومندى براى اجراى آن ایجاد مى کند تا آنجا که بسیارى از افراد حاضرند جان خود را نیز فدا کنند و شهادت را که از افتخارات بزرگ است پذیرا شوند. در حالیکه در حکومت هاى سکولار چنین نیست.

اینها و آثار مثبت دیگرى که در حکومت هاى دینى است آن را از حکومت غیر دینى جدا مى سازد.

* * *

البتّه نمى توان انکار کرد که در طول تاریخ حکومت هایى به نام دین تشکیل شد که آثار بسیار شوم و مخرّبى از خود به یادگار گذاشت (مانند حکومت بنى امیّه و بنى عبّاس و بعضى از حکومت هاى معاصر که خوشبختانه منقرض شدند) و ممکن است مخالفان حکومت دینى آنها را دستاویزى براى نفى این نوع حکومت قرار دهند.

ولى همه مى دانیم حکمرانان این حکومت ها نه عالم دین بودند و نه فقیه و کارشناس دینى; بلکه سیاستبازان حرفه اى بودند که از احساسات پاک دینى مردم سوء استفاده کردند و تشکیلاتى شبیه سلطنت خودکامگان و دربارهاى عریض و طویل، به نام خلافت اسلامى به وجود آوردند و جالب این که خود آنها نیز در لابه لاى سخنانشان این مطلب را نفى نمى کردند که آنها کارى به مسائل دینى ندارند بلکه هدف حکمرانى شخصى آنان است.


1 . ر.ک: نیل الأوطار، ج 5، ص 164; مسند احمد، ج 5، ص 411 .
2 . المیزان، ج 18، ص 334 .
3 . معجم الکبیر طبرانى، ج 18، ص 13 .
4 . 20 مورد از جمله: بقره، آیه 21; نساء، آیه 1 .
5 . 5 مورد در قرآن از جمله : اعراف، آیه 26; یس، آیه 60.
6 . 89 مورد در قرآن از جمله: بقره، آیه 104; مائده، آیه 11.

 

جمع بندى و نتیجه گیرى:تعبیرات فقها:
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma