جمع بندى:

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن جلد 1
فصل اوّل: حکومت در ادیان الهى1. دلیل عقلى

از مجموع آیات پیش گفته و آیاتى دیگر به دست مى آید که تشکیل حکومت دینى در متن شرایع و ادیان آسمانى قرار داشته است.

به علاوه، فصول مختلفى از تورات نیز شاهد و گواه این معناست، و هیچ سندى تاریخى در دست نیست که بر خلاف آن گواهى دهد، بلکه تعبیرات فراوانى را ـ حتّى در آیین مسیح که معروف به صلح طلبى و مخالفت با شدت و خشونت است ـ

مى توان یافت که گواه برداشت مزبور است. مثلا:

در انجیل مَتّى از قول مسیح(علیه السلام) خطاب به یحیاى پیامبر چنین آمده است: «ما را همچنین مناسب است تا تمام عدالت را به کمال رسانیم».(1)

در جمع شاگردان خود گفت: «خوشا به حال حلیمان، زیرا ایشان وارث زمین خواهند شد».(2)

و در انجیل لوقا از قول آن حضرت خطاب به حواریون چنین مى خوانیم: «امّا حالا هر که یک کیسه دارد بهتر است که آن را با خود بردارد و همچنین توشه دان و کسى که شمشیر ندارد جامه خود را بفروشد و شمشیرى بخرد».(3)

بلکه در متى از قول آن حضرت آمده است: «گمان نکنید که آمده ام تا صلح را ]صلح تحمیلى و ناخواسته[ به زمین بیاورم بلکه شمشیر را (جهت اجرا و تحقق عدالت آوردم)».(4)

جالب است بدانیم، آنچه به عنوان کلام مسیح معروف است که فرمود: «کار قیصر را به قیصر واگذار و کار دین را به کلیسا». مربوط است به مورد حضور جاسوسان قیصر که در جلسه او حضور یافتند و در پى بهانه اى براى اعدامش بودند. در آن جلسه مسیح به کسى که درهمى را در دست داشت به عنوان تقیه فرمود «مال قیصر را به قیصر واگذار». روشن است که این عبارت هرگز به مسأله جدایى دین از سیاست اشاره ندارد.(5) پس آنچه که در انجیل لوقا و متى هست جنبه خاصّى دارد، آن هم به عنوان «مال» است نه «کار». حضرت مسیح هرگز نگفت: کار قیصر را به قیصر واگذار و هرگز سخن از سیاست و مناسبات سیاسى اجتماعى در آن لحظه بر زبان او نبوده است.

به هر حال از این تعبیرات نیز به دست مى آید که: مسیح یک اصلاح طلب آسمانى بود و در برابر طواغیت و ستمگران زمان تن به سازش نداد واصلاح طلبى خود را از راه سازش با ظالمان و شاهان ستمگر، جویا نبود ; او با مردم براى هدایت آنان همراه بود و با ستمگران و شاهان ظلم پیشه، ناسازگار!

آنچه از سخنان بالا و متون تاریخى دیگر نتیجه مى گیریم این است که پیامبران الهى پیوسته در طریق تشکیل حکومت الهى بر اساس ارزشهاى دینى گام بر مى داشتند تا انسانها در پرتو آن از شرّ ظالمان که بر پهنه تاریخ بشریت حکومت کرده اند در امان بمانند و زندگى آنان قرین با صلح و برادرى و محبّت گردد.


1 . کتاب مقدّس، عهد جدید، انجیل متّى باب سوم، آیه 15.
2 . همان مدرک، باب پنجم، آیه 5 .
3 . لوقا، باب 22، آیه 36.
4 . متى، باب دهم، آیه 34.
5 . ر.ک: آشنایى با ادیان بزرگ، ص 119.

 

فصل اوّل: حکومت در ادیان الهى1. دلیل عقلى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma