ب) فلسفه احکام از منظر روایات

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن جلد 1
الف) آیاتفصل سوم: اقسام فلسفه هاى احکام

در احادیث اسلامى تعبیراتى آمده است که با صراحت و به دو گونه به فلسفه احکام اشاره مى کند: نخست روایاتى که به نحو عام فلسفه احکام را مصالح بندگان معرفى مى کند، و دیگر روایاتى که بعضى از مصادیق مصلحت را ذکر مى نماید.

دکتر وهبه زحیلى ـ از دانشمندان معاصر اهل سنّت ـ مى نویسد:

«کثیراً ما یذکر النبیّ(صلى الله علیه وآله) الحکم معلّلا إیّاه بما یترتّب علیه من المصالح الدینیّة و الدنیویّة; در موارد زیاد پیامبر(صلى الله علیه وآله)احکام را توأم با بیان علل و فلسفه آنها که مربوط به مصالح دینى و دنیوى بوده، بیان کرده است».(1)

از جمله روایات قسم نخست :

1. امیرمؤمنان على(علیه السلام) فرمود: خداوند به بندگانش چنین خطاب کرد:

«أطیعونی فیما أمرتکم به و لا تعلّمونى بما یصلحکم فانّى أعلم به و لا أبخل علیکم بمصالحکم; اى بندگان من! در اوامر و دستوراتى که به شما داده ام مرا اطاعت کنید، زیرا من بهتر از شما بر مصالح شما آگاهم و در بیان آنچه به مصلحت شماست بخل نمىورزم».(2)

2. رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: «یا عبادالله أنتم کالمرضى و ربّ العالمین کالطبیب، فصلاح المرضى فیما یعلّمه الطبیب و یدبّره، لا فیما یشتهیه المریض و یقترحه، ألا فسلّموا للّه أمره تکونوا من الفائزین; بندگان خدا! شما به منزله بیماران مى باشید و پروردگار جهان به منزله طبیب، پس صلاح مریض و مصلحت او در آن دستوراتى است که طبیب براى وى تشخیص مى دهد، نه در آن چیزهایى که مریض علاقه دارد و پیشنهاد مى نماید. بنابراین تسلیم فرمان خدا شوید تا به پیروزى و کامیابى دست یابید».(3)

3. در حدیث صحیحى از جمیل بن درّاج آمده است: «سألت اباعبدالله(علیه السلام) عن شىء من الحلال و الحرام. فقال: انّه لم یجعل شىء إلاّ لشىء; از امام صادق(علیه السلام)از حلال و حرام سؤال کردم، فرمود: هیچ حکمى بدون علّت وضع نشده است».(4)

4. در حدیثى از امام رضا(علیه السلام) مى خوانیم: تمام چیزهایى را که خداوند مباح کرده به خاطر مصلحت و منفعت بوده و هر چه را حرام کرده به خاطر مفسده و مضرات و خطرات آن بوده است. مى فرماید:

«إنّ الله تبارک و تعالى لم یبح أکلا و لا شرباً الاّ لما فیه من المنفعة و الصلاح، و لم یحرّم إلاّ ما فیه من الضرر و التلف و الفساد; خداوند از خوردنى ها و آشامیدنى ها چیزى را مباح نکرده مگر اینکه در آن منفعت و مصلحت بوده و چیزى را حرام نکرده، مگر این که در آن ضرر و نابودى و فساد بوده است».(5)

5. در حدیث معروف تحف العقول چنین آمده است: «و کلّ أمر یکون فیه الفساد ممّا هو منهىّ عنه من جهة أکله و شربه... فهذا کلّه حرام و محرّم; هر چیزى که در خوردن و آشامیدن آن فساد باشد، حرام است».(6)

و از جمله از روایات قسم دوم روایات زیر است.

1. دکتر وهبه زحیلى در کتاب خود مى نویسد: ابن مسعود از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل مى کند، که درباره فلسفه ازدواج فرمود:

«یا معشر الشباب! من استطاع منکم الباءة فلْیتزوّج، فانّه اغضّ للبصر، و أحصن للفرج و من لم یستطع، فعلیه بالصّوم; اى جمعیّت جوانان! هر که از شما قدرت و توان مالى براى انتخاب همسر دارد، ازدواج کند، چرا که مانع چشم چرانى مى شود و براى حفظ پاکدامنى مؤثّرتر است و هر کس که چنین امکاناتى ندارد، (براى کنترل خویش) روزه بگیرد».

2. آن حضرت در مورد فلسفه نهى و اجتناب از ازدواج دو همسر، که یکى خاله و یا عمّه دیگرى است، فرمود: «إنّکم إنْ فعلتم ذلک، قطعتم أرحامکم; اگر چنین کنید، قطع رحم کرده اید».(6)

3. ابن قیّم در کتاب خود روایتى را در مورد فلسفه عدم نجس العین بودن گربه نقل مى کند که : «إنّها من الطّوافین علیکم و الطّوافات; گربه همیشه بر اطراف شما دور مى زند و از طواف کنندگان (به گِرد شما) است (اگر نجس باشد، به عسر و حرج خواهید افتاد)».(7)

4. امام رضا(علیه السلام) در مورد فلسفه حرمت خون مى فرماید:

«و حرّم الله عزّوجلّ الدّم... لانّه...یسىء الخُلق و یورث القسوة للقلب، و قلّة الرأفة و الرحمة حتّى لا یؤمن أنْ یقتل ولده و والده و صاحبه; خداوند عزّوجلّ خوردن خون را حرام کرده... براى این که خونخوارى براى انسان سوء خلق مى آورد، و موجب قساوت دل مى شود، و رأفت و مهربانى را کم مى کند به حدّى که ممکن است انسان فرزند یا پدر یا دوست خود را بکشد».(8)

5. در حدیث دیگرى از امام باقر(علیه السلام) درباره مفاسدى که از مصرف مشروبات الکلى متوجّه شخص شرابخوار و دیگران مى شود، مى خوانیم:

«... إنّ مدمن الخمر کعابد وثن و یورثه الارتعاش و یهدم مروّته، و یحمله على التجسّر على المحارم من سفک الدماء و رکوب الزنا حتى لا یؤمن إذا سکر أنْ یثب على حرمه و هو لا یعقل ذلک و الخمر لا تزید شاربها إلاّ کلّ شرٍّ; انسان دائم الخمر مانند بت پرست است، و شرابخوارى موجب ارتعاش در اعضاى او مى شود، و جوانمردى او را نابود مى کند و بر ارتکاب گناهان بزرگ مانند خونریزى و زنا جسورش مى سازد، به گونه اى که بیم آن مى رود که به محارم خود تجاوز نماید، چرا که عقل را از دست داده است، (و به طور کلّى) شراب جز بر شرّ و بدى شرابخوار چیز نمى افزاید».(9)

6. همچنین در این باره در حدیث دیگرى از هشام بن حکم مى خوانیم:

«سأل الزندیق اباعبدالله(علیه السلام) فقال: لِمَ حرّم الله الخمر و لا لذّة افضل منها؟ قال: حرّمها لانّها امّ الخبائث و رأس کلّ شرّ، یأتى على شاربها ساعة یسلب لبّه و لا یعرف ربّه، و لا یترک معصیة إلاّ رکبها و لا حرمة إلاّ انتهکها و لا رحماً ماسّة إلاّ قطعها، و لا فاحشةً الاّ أتاها و السکران زمامه بید الشیطان إنْ أمره أنْ یسجد للاوثان سجد، و ینقاد حیث ما قاده...; مرد کافرى از امام صادق(علیه السلام)سؤال کرد: چرا خداوند شراب را تحریم کرده است در حالى که لذت آن از هر چیز بیشتر است؟

امام در پاسخ فرمود: علّت تحریم شراب براى این است که ریشه و اساس خبائث و زشتى هاست و سرآغاز هر بدى و شرّى است. ساعتى بر شرابخوار مى گذرد که عقل او را سلب مى کند (و از کار مى اندازد) و پروردگار خود را نمى شناسد، و هر گناهى را مرتکب مى شود و هر حرمتى را هتک مى کند و با تمام خویشاوندان قطع رحم مى کند و تمام کارهاى قبیح و زشت را انجام مى دهد و زمام آدم مست در اختیار شیطان است، اگر به او فرمان دهد که به بت ها سجده کند، فرمان مى برد و مطیع شیطان مى شود، که هرجا مایل بود او را ببرد».(11)

7. امام امیرمؤمنان على(علیه السلام) در بخش کلمات قصار «نهج البلاغه» رقم 252 به بخش مهمّى از علل و فلسفه هاى احکام الهى اشاره کرده، مى فرماید:

«فرض الله الایمان تطهیراً من الشرک و الصلوة تنزیهاً عن الکبر... والحجّ تقویة للدّین و الجهاد عزّاً للاسلام; خداوند ایمان را به خاطر تطهیر از شرک واجب فرمود و نماز را براى پاک کردن از تکبّر... و حج را براى تقویت دین و جهاد را جهت عزّت اسلام».

8. در خطبه معروف و تاریخى برترین بانوى دو عالم، حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام) نیز آمده است: «فجعل الله الایمان تطهیراً لکم من الشّرک و الصّلاة تنزیهاً لکم عن الکبر...; خداوند ایمان را براى پاک شدن شما از شرک قرار داد و نماز را جهت بازداشتن شما از تکبّر...».(12)

9. از بعضى احادیث به روشنى استفاده مى شود که نه تنها احکام و دستورات الهى در حال حیات و زندگى در دنیا به صلاح و منفعت بندگان است، بلکه بعضى از دستورات اسلام و انجام دادن آن بعد از مرگ انسان نیز به نفع او مى باشد، لذا در حدیثى از امام رضا(علیه السلام)درباره فلسفه نماز میّت مى خوانیم:

«انّما اُمروا بالصلاة على المیّت لیشفعوا له، و لیدعوا له بالمغفرة، لانّه لم یکن فى وقت من الاوقات أحوج الى الشفاعة فیه و الطلبة و الاستغفار من تلک الساعة; مردم براى این به نماز میّت فرمان داده شدند که براى میّت در پیشگاه خدا شفاعت کنند و براى او طلب مغفرت کنند زیرا میّت در آن زمان بیش از هر زمانى به شفاعت و درخواست رحمت و مغفرت نیازمند است».(13)

 


1. اصول الفقه الاسلامى، ج 2، ص 1010.
2. عدة الداعى، ص 37.
3. همان مدرک.
4. علل الشرایع، ج 1، ص 8، باب 8/ ح 1 ; بحارالانوار، ج 60، ص 110 (به این حدیث در بحث هاى گذشته نیز اشاره شد).
5. مستدرک الوسائل، ج 16،ص 165، باب اوّل از ابواب اطعمه محرمه، ح 5.
6. تحف العقول، ص 333.
7. اصول الفقه الاسلامى، ج 2، ص 1011 - 1010. قابل ذکر است که حدیث دوم را ابن قیّم در کتاب اعلام الموقعین، ج 1، ص 189 نیز نقل کرده است.
7. اعلام الموقعین، ج 1، ص 190.
9. بحارالانوار، ج 62، ص 165، ح 3.
10. همان مدرک، ص 164، ح 2.
11. بحارالانوار، ج 62، ص 162، باب علل تحریم محرمات، ح 1.
12. احتجاج طبرسى، ج 1، ص 253 ; کشف الغمه، ج 2، ص 108; بلاغات النساء، تألیف ابن طیفور (متوفّاى 380ق) ; اعلام النساء، ج 4، ص 116 ; احقاق الحق، ج 10، ص 296 ; الغدیر، ج 7، ص 195 ; امالى شیخ طوسى، ج 2، ص 69 ; الشافى، سیّد مرتضى، ج 4، ص 69 ; شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 16، ص 210 و 249.
13. وسائل الشیعه، ج 2، ص 776، ح 21، باب 5 از ابواب «صلاة الجنازة».

 

الف) آیاتفصل سوم: اقسام فلسفه هاى احکام
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma