علماى امامیّه(1) و همچنین شافعیه، مالکیه و اکثر حنابله(2)، حکم تکلیفى را پنج گونه دانسته اند: وجوب، استحباب، حرمت، کراهت و اباحه و خلاصه و جوهره این اقسام همان دو قسم بالا ـ الزامى و غیر الزامى ـ است، ولى حنفیّه تکالیف را به هفت(3) یا هشت(4) نوع تقسیم نموده اند. آنان در کنار وجوب، قسم دیگرى بنام «فرض» ذکر کرده اند و در کنار حرمت، «کراهت تحریمى» را بر شمرده اند و بین آن و کراهت اصطلاحى (کراهت تنزیهى) فرق گذاشته اند و نیز «سنّت مؤکّده» و «سنّت غیر مؤکده» را در بحث استحباب مطرح کرده اند که تفاوت اینها در خلال مباحث آینده روشن خواهد شد. در مورد هر یک از احکام تکلیفى سه بخش مجزّا از هم وجود دارد:
1. «حکم یا تکلیف» که از جانب خداوند تشریع مى شود.
2. «متعلق تکلیف» که فعل و کار مکلّف است، زیرا چنانکه گذشت تکلیف به افعال مکلّفین تعلّق مى گیرد، به عبارت دیگر عمل مکلّف است که متّصف به وجوب، حرمت و... مى شود.
3. «موضوع» و آن، چیزى است که فعل مکلّف به آن تعلّق مى گیرد در مثال: «حرمت نوشیدن خمر» به ترتیب «حرمت»، حکم است، «نوشیدن»، متعلق است و «خمر»، موضوع است.
البتّه در بعضى از موارد فقط حکم و متعلق وجود دارد و فاقد موضوع است، مثلا واجب بودن نماز و روزه و امثال آن که وجوب حکم است و نماز و روزه متعلق است.
حال به سراغ اصطلاحات مهمّ مربوط به احکام تکلیفى مى رویم.