1. علم فقه از سایر علوم جدا شد و خود علمى مستقل گردید.
2. عقل گرایى و فتوا، براساس رأى و نظر گسترش یافت ; زیرا فقهاى اهل سنّت در میان جامعه خویش با پرسشهاى تازه اى مواجه مى شدند و چون پاسخش را از کتاب و سنّت نمى یافتند، بسیارى از آنان به نظر و رأى و قیاس و مانند آن روى مى آوردند.
3. مذاهب فقهى در این دوره گسترش فراوان یافت و براساس برخى از نقلها تنها از سده دوم تا نیمه چهارم، 138 مذهب به وجود آمد.(1)
4. کثرت آرا و فتاوا در یک مسأله، از ویژگیهاى مهم این دوره بود، که به اختلاف مصادر فتوا و استنباط برمى گشت(2) و همین امر مقدّمه محدود ساختن مذاهب در دوره بعد از سوى حاکمان گردید که بحث درباره آن به خواست خدا خواهد آمد.