فلسفه تشریع احکام فقهى اسلام تأمین مصالح بشر و نجات وى از مفاسد است، از نظر ما مسلمانان مقرّرات فقهى اسلام بهترین شکل تأمین مصلحت و سعادت انسان در ابعاد مختلف است. امام غزالى مصالح بشر را در گستره پنج حوزه مصلحت: دین، جان، عقل، نسل و مال مردم مطرح کرده است که همه آنها مقاصد شریعت اسلامى مى باشند.(1) جوامع بشرى نیز مصالحى را براى بشر شناسایى و تعریف کرده اند که اسلام مصالح واقعى آنها را تأیید و مصالح نادرست و موهوم آنها را انکار کرده است و نسبت به برخى از مصالح دیگر مردم به نظر برخى سکوت اختیار نموده و رها کرده، و یا حدّاقل احادیث مربوط به آنها به دست ما نرسیده است. این بخش سوم، حوزه «مصالح مرسله» است که گاه «استصلاح» و گاه در اصطلاح فقه اهل سنّت «استدلال» نامیده شده است.(2) غزالى درجات مصالح بشر را در سه رتبه تفکیک کرده است: 1. مصالح ضرورى، که اگر تأمین نشود اختلال در حیات ایجاد خواهد شد، مانند تحریم جرائم و لزوم مجازات مجرمان. 2. مصالح حاجتى، که مردم به آن نیازمندند و اگر تأمین نشود موجب تنگدستى و مشقّت خواهد شد، امّا قابل تحمّل است، مانند تسلّط ولى بر ازدواج صغیر و احکام معاملات. 3. مصالح تحسینى، که فقط رفاه و آسایش زندگى را تأمین مى کند. مانند: آداب روابط اجتماعى و آداب معاملات.(3)
1. المستصفى، ج 1، ص 287 .
2. ارشاد الفحول الى تحقیق الحق من علم الاصول، ج 2، ص 184.3. المستصفى، ج 1، ص 290 .