این دوره پس از رحلت رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله)آغاز و تا اوایل قرن دوم ادامه مى یابد. پس از ارتحال رسول خدا(صلى الله علیه وآله)جمعى از مسلمانان براى یافتن احکام شرعى سراغ صحابه مى رفتند و از آنان فتوا مى گرفتند.
ابن حزم اندلسى (م 456) در کتاب الإحکام فی اُصول الأحکام نام صحابه را به ترتیب نقل کثرت فتوا از آنان، آورده است.(1)
در این میان على بن ابى طالب که مرجع مردم در تشخیص احکام شرعى بود، از فوق العادگى و امتیاز ویژه اى برخوردار بود. ابن عبّاس مى گوید: «إذا حدّثنا ثقةٌ عن علىٍّ بفُتْیا لا نعدوها; اگر شخص موثّقى از على(علیه السلام) براى ما فتوایى را نقل مى کرد، هرگز از آن نمى گذشتیم».(2) از «عایشه» به طور متواتر نقل شده است که مى گفت: «إنّ علیّاً أعلم الناس بالسّنة; داناترین مردم به سنّت رسول خدا، على است».(3)
همچنین از «عمر» نقل شده است که مى گفت: «أقضانا علیّ; داناترین ما در امر قضاوت على است».(4)
نویسنده کتاب استیعاب به سندش از مغیره نقل مى کند که مى گفت: «لیس أحدٌ منهم أقوى قوْلا فی الفرائض من علیٍّ; در میان صحابه در ارتباط با مسأله میراث، کسى استوارتر از على سخن نمى گفت».(5)
از جمعى دیگر از صحابه نیز به عنوان فقهاى صاحب نظر استفاده مى شد، آنان مورد توجّه مسلمین بودند، که از این میان مى توان به عایشه، عمر، ابن عبّاس، ابن مسعود و زید بن ثابت اشاره کرد.(6)