عامل هفتم :اختلاف در دلالت آیات و روایات و فهم و تفسیر آنها

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن جلد 1
ب) اختلاف در نقل متن حدیث1. استثنا پس از جمله هاى متعدد

یکى از عوامل اختلاف فتاواى مجتهدان تفاوت فهم و تفسیر آنان نسبت به یک متن قرآنى یا حدیثى است، البتّه این تردید و اختلاف بى جهت نیست بلکه غالباً منشأیى در خود آن متن دارد، مجموعه این گونه اختلاف برداشت ها را وقتى بررسى کنیم چند منشأ براى آنها در متون آیات و روایات مشاهده مى کنیم.

 

منشأ اختلاف در فهم و دلالت متون:

1. اشتراک لفظى یک کلمه، مانند:

الف) اشتراک لفظى یک اسم «(وَالْمُطَلَّقَاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلاَثَةَ قُرُوء...)(1) ; زنان طلاق داده شده (جهت نگهدارى عدّه) سه «قرء» صبر کنند».

لفظ «قُرء» مشترک بین دو مفهوم متضاد «طهر» و «حیض» است، چنانکه مفهوم رایج آن نزد حجازیین «طهر» و نزد کوفیون «حیض» مى باشد.(2)

برخى فقیهان مانند غالب امامیّه(3) بر اساس وضع لغوى «قُرء» که به معناى «جمع» مى آید و از آنجا که خون در حال طُهر در رحم جمع مى شود و این معنا مناسب با دوران «طهر» است، و نیز بر اساس احادیث ائمّه اهل بیت(علیهم السلام)(4); مفهوم اوّل را برگزیده و بر اساس آن فتوا داده اند که عده طلاق زن سه طُهر است. چنانکه عایشه و عبدالله بن عمر و زید بن ثابت و شافعى و مالک نیز همین فتوا را داده اند.(5)

امّا برخى مانند ابوبکر، عمر، عثمان، ابوحنیفه و ابن قدامه حنبلى(6) و دیگر مذاهب مفهوم دوم را برگزیده و عده طلاق را گذراندن سه دوره حیض کامل دانسته اند که مدّت بیشترى را مى طلبد.(7) و مالک در این مسأله به همین دلیل قائل به توقّف شده است.(8)

همین اختلاف نیز موجب مى شود که در یک حکم فقهى دیگر (مسأله ارث زن مطلقه در آن مدت) نیز، اختلاف به وجود آید; چرا که اگر در همین دوره (دوره حیض سوم) شوهرش بمیرد، مطابق قول دوم آن زن در آن مدت، هنوز در عده بوده و همسر شرعى تلقى شده و ارث مى برد، برخلاف قول اوّل.(9)

ب) اشتراک لفظى یک حرف گاه سبب اختلاف فتاوا مى شود، مثلا: حرف «أوْ» مى تواند براى «تخییر» یا براى «تفصیل» بکار رود. مانند: «(إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِى الاَْرْضِ فَسَاداً أَنْ یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِّنْ خِلاَف أَوْ یُنفَوْا مِنَ الاَْرْضِ...) ; کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ بر مى خیزند و اقدام به فساد در روى زمین مى کنند، فقط این است که اعدام شوند، یا به دار آویخته شوند، یا دست (راست) و پاى (چپ) آنها به عکس یکدیگر قطع گردد و یا از سرزمین خود دور گردند».(10)

برخى فقیهان مانند: شیخ مفید، سلاّر، ابن ادریس، محقّق و علاّمه(11) از فقهاى امامیّه، و نیز حسن بصرى و سعید بن مسیب و مجاهد از اهل سنّت حرف «أوْ» را در این آیه براى تخییر دانسته و قاضى را در اجراى هر کدام از این مجازات نسبت به هر مفسد و محارب مخیر دانسته اند، امّا برخى فقیهان مانند: شیخ طوسى(12) از امامیّه و شافعى و اکثر علماى اهل سنّت(13) «اَوْ» را براى تفصیل حکم دانسته و گفته اند: مقصود قرآن آن است که براى مجازات هر مفسد و محاربى باید نوع مجازات هماهنگ ومتناسب با نوع جرمش توسّط قاضى انتخاب شود.(14)

و مثل حرف «باء» در آیه شریفه: «(وَامْسَحُوا بِرُءُوسِکُمْ); سرهایتان را مسح کنید».(15)

برخى فقیهان مانند امامیّه و شافعیّه و حنفیّه حرف «باء» را براى تبعیض یا الصاق گرفته، و لذا در وضو مسح مقدارى از سر را کافى دانسته اند.(16) امّا فقهاى برخى مذاهب مانند مالکیّه و حنبلیّه حرف «باء» را زائده دانسته و مسح کل سر را لازم دانسته اند.(17)

ج) اشتراک لفظى یک صیغه صرفى. این اشتراک نیز گاهى سبب اختلاف فتاوا مى شود، مانند: لفظ «محیض» اسم مصدر است و با وزن «مَفعِل» مشترک بین دو معناى «محل حیض» و «زمان حیض» است. جمعى از فقها مانند امامیّه و شافعى (در قول اقوى) و ثورى و محمّد بن حسن شیبانى و داوود و فخررازى(18) بر اساس قرینه دنباله آیه «(فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللهُ); هرگاه پاکیزه شدند از جایى که خداوند شما را به آن امر کرده به آنان وارد شوید»(19) و حدیث نبوى(صلى الله علیه وآله)(20) احتمال اوّل (یعنى اسم مکان بودن) را برگزیده و غیر از مباشرت جنسى، استمتاع حتّى مابین السرة و الرکبه دوران حیض را جایز دانسته اند.

امّا برخى دیگر فقیهان مانند: مالک، ابوحنیفه، اوزاعى و یکى از دو قول شافعى احتمال دوم (یعنى اسم زمان بودن) را ترجیح داده و هرگونه بهرهورى از همسر در دوران حیض را ممنوع و حرام دانسته اند.(21)

د) اشتراک یک ترکیب کلامى بین مفاهیم متعدّد گاهى سبب اختلاف فتاوا مى شود، مانند:


1. بقره، آیه 228 .
2. الاجتهاد فى الشریعة الاسلامیه، (محمّد صالح موسى حسین)، ص 140 .
3. الخلاف، ج 5، ص 54 ; جواهرالکلام، ج 32، ص 220 .
4. وسائل الشیعه، ج 15، ص 426، باب 15، ابواب العدد ; المیزان، ج 2، ص 251 .
5. الخلاف، ج 5، ص 54 .
6. مغنى، (ابن قدامه)، ج 8، ص 480 .
7. الفقه على المذاهب الاربعة، ج 4، ص 443 .
8. اثرالاختلاف، ص 72 .
9. الاجتهاد فى الشریعة الاسلامیه، ص 143 .
10. مائده، آیه 33 .
11. مسالک الأفهام، ج 15، ص 8 .
12. خلاف، ج 5، ص 461 .
13. تفسیر فخر رازى، ذیل آیه 33 سوه مائده.
14. اثر اللغة فى اختلاف المجتهدین، (عبدالوهاب عبدالسلام طویله)، ص 210.
15. مائده، آیه 6.
16. جواهرالکلام، ج 2، ص 171 .
17. الفقه على المذاهب الاربعة، ج 1، ص 63 و 72 .
18. تفسیر فخر رازى، ذیل آیه 8 سوره بقره.
19. بقره، آیه 222 .
20. تفسیر درالمنثور، ذیل آیه شریفه : قال رسول الله(صلى الله علیه وآله) : «جامعوهنّ فى البیوت و اصنعوا کلّ شىء إلاّ النکاح».
21. اثرالاختلاف فى القواعدالاصولیه فى اختلاف الفقهاء، ص87.
 

ب) اختلاف در نقل متن حدیث1. استثنا پس از جمله هاى متعدد
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma