1. مطلق و مشروط(1): اوّلى عبارت است از وجوبى که پس از فراهم شدن شرایط عامه (بلوغ، علم، قدرت و عقل) متوقّف بر حصول امر دیگرى نیست، مانند وجوب نماز.
دومى عبارت است از وجوبى که فعلیّت آن وابسته به تحقق امرى در خارج مى باشد، مانند وجوب حج که مشروط به استطاعت است.
2. منجّز و معلّق(2): اوّلى عبارت است از وجوبى که در «فعلیّت» و «امتثال» همزمان باشد مثل روزه رمضان در این ماه.
دومى عبارت است از وجوبى که فعلیّت آن تقدّم بر زمان امتثالش دارد مثل حج که وجوب آن پس از حصول استطاعت فعلیّت پیدا مى کند، ولى زمان امتثال و انجام آن موسم حج مى باشد.
3. تعبّدى و توصّلى: واجب تعبّدى آن است که در صحت عمل، قصد تقرب و نیّت انجام عمل براى خدا معتبر است و در حقیقت مقید به قصد قربت است.
ولى واجب توصّلى آن است که در عمل کردن بدان نیاز به قصد قربت نیست، هر چند انجام آن، به قصد امتثال فرمان الهى موجب تقرّب و پاداش مى گردد، اوّلى مانند عبادات واجب و دومى مانند اداى دین و انجام کسب هایى که نظم جامعه آن را مى طلبد. واجب تعبدى یک معناى دیگرى نیز دارد و آن عبارت است از حکمى که با عقل عادى بشر مناسبت هاى آن درک نمى شود مثل اینکه نماز را خداوند واجب کرده و رکعات را در آن مشخص نموده و در هر یک از رکعات اجزا و قیودى قرار داده و در برخى از نمازها بلندخواندن و در برخى آهسته خواندن را از مردم خواسته ولى حکمت و مصلحت تشریع بسیارى از این قیود براى مردم روشن نیست لذا این گونه احکام را تعبدیّات مى گویند.(3)