حجیّت ظواهر قرآن و بررسى سخن اخبارى ها:

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن جلد 1
1. ارتکاز عقلاب) سنّت

 

اهل سنّت بحث حجیّت ظواهر قرآن را مسلّم گرفته و گفته اند: ظاهر قرآن حجّت است مگر آن که دلیلى بر تأویل، تخصیص یا نسخ آن داشته باشیم.(1)

این بحث در کتب علم اصول شیعه به طور مبسوط تر مطرح شده، و علّت آن پیدایش تفکّر اخبارى ها مبنى بر عدم امکان استنباط احکام از ظواهر قرآن است.

اخبارى ها مى گویند: «روایات متعددى در منع تفسیر قرآن و استنباط احکام از آن وارد شده و ما در غیر ضروریات دین، راهى جز «سماع عن الصادقین(علیهم السلام)» نداریم.(2) گاه مى گویند: دانش قرآن مخصوص پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امامان معصوم(علیهم السلام) است، زیرا ایشان مخاطب قرآن هستند نه دیگران و مردم باید در فهم قرآن به ایشان مراجعه کنند».(3)

با آن که عقیده اخبارى ها توسّط محقّقان معروف از علماى امامیّه مورد نقد قرار گرفته و جواب داده شده، ولى متأسّفانه عده اى نتوانسته یا نخواسته اند میان نظر اخبارى ها و سایرین فرق بگذارند. آنان افکار خاصّ اخبارى ها در این زمینه را به تمام علماى مکتب اهل بیت(علیهم السلام)نسبت داده اند و به جاى بررسى مجموع احادیث در این موضوع و یا مراجعه به آراى دانشمندان شیعه، روایات خاصّى را به صورت گزینشى پیدا کرده و حتّى گاهى حدیث ها را تقطیع نموده و بدون بررسى فقه الحدیث و بدون جستجو از سایر روایات و پیگیرى از مخصِّص و مقیِّد و ناسخ و معارض، برداشت ابتدایى خود را از روایات و عقیده اخبارى ها را درباره قرآن، موضع همه علماى شیعه جلوه داده بلکه موضع رسمى مذهب اهل بیت(علیهم السلام) به حساب آورده اند.(4)

عجب آن که در یکى از این کتاب ها مطلبى را درباره قرآن به شیعه نسبت داده و آدرس مطلب را به کتاب یکى از اخبارى ها به نام «مشارق الشموس الدرّیة» داده است.(5)

به هر حال اخبارى ها به ظواهر روایاتى استدلال کرده اند که هیچ کدام دلالت بر مقصود آنها ندارد، از جمله روایات نهى از تفسیر قرآن به رأى(6)است. در حالى که مى دانیم منظور از تفسیر قرآن به رأى، آن است که ظواهر قرآن را که طبق ادبیات عرب، مفهوم است رها کنند و آن را مطابق میل و خواسته هاى خود تفسیر نمایند و به تعبیر دیگر : پیش داورى هاى خود را بر قرآن تحمیل کنند. این کار به یقین جایز نیست و ارتباطى با حجیّت ظواهر قرآن ندارد.

یا روایاتى که مى گوید: فهم قرآن مخصوص پیامبر و امامان معصوم است(7) در حالى که منظور از این روایات تنها متشابهات یا بطون قرآن است نه ظواهر قرآن.

شاهد این سخن این است که امامان اهل بیت(علیهم السلام)بارها و بارها اصحاب و یاران خود را به قرآن ارجاع مى دادند و حتّى به هنگام تعارض احادیث مى فرمودند: حدیثى را که موافق قرآن است بگیرید و حدیث مخالف ظاهر قرآن را رها سازید.(8)

در بعضى از احادیث(9) مى خوانیم: هنگامى که راوى درباره مسأله اى از امام سؤال کرد، فرمود: «یعرف هذا و امثاله من کتاب الله عزّوجلّ : (وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِى الدِّینِ مِنْ حَرَج)(10) ; این حکم و مانند آن از قرآن استفاده مى شود در آنجا که مى فرماید: احکامى که موجب عسر و حرج گردد، در دین نیست».

یا هنگامى که راوى از امام سؤال مى کند: به چه دلیل مى فرمایید مسح بعض سر در وضو کافى است، فرمود: «لمکان الباء; به جهت وجود «باء» در آیه (وَامْسَحُوا بِرُءُوسِکُمْ)»(11) که معناى بعض را مى دهد.(12)

به هر حال حجیّت نصوص و ظواهر قرآن واضح تر از آن است که نیاز به بحث زیادى داشته باشد و افکار اخبارى ها امروز در مجامع و حوزه هاى علمى شیعه هیچ گونه طرفدارى ندارد و مى توان آن را جزء عقاید منقرض شده و پایان یافته به حساب آورد.


1 . المهذّب فى اصول الفقه المقارن، ج 3، ص 1202.
2 . الفوائد المدنیّه، ص 47.
3 . هدایة الابرار، ص 155.
4 . اصول مذهب الشیعه الاثنى عشریه، ج 1، ص 155 به بعد.
5 . موقف الرافضه فى القرآن، ص 362.
6 . وسائل الشیعه، ج 18، ابواب صفات القاضى، باب 13، ح 28، 66 و 79.
7 . همان مدرک، ح 3، 6، 9، 10، 12، 15 و... .
8 . همان مدرک، ب 9.
9 . همان مدرک، ج 1، باب 39، از ابواب وضوء، ح 5.
10 . حج، آیه 78.
11 . مائده، آیه 6.
12 . وسائل الشیعه، ج 1، باب 23، ابواب وضوء، ح 1.
 

 

1. ارتکاز عقلاب) سنّت
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma