در حالى که پس از رحلت رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله)خلفاى وقت، مردم را از تدوین احادیث منع کردند،(1) امیرمؤمنان و برخى از شاگردان آن حضرت، نوشته هایى را از خود به یادگار گذاشتند.
جلال الدّین سیوطى در کتاب تدریب الراوى مى نویسد:
«میان صحابه نخستین و تابعین در ارتباط با کتابت و تدوین علم اختلاف فراوانى بود، جمعى آن را نادرست و گروهى آن را روا شمرده و انجام مى دادند که از این گروه دوم، على(علیه السلام) و فرزندش حسن(علیه السلام) و جابر است».(2)
از این رو، باید گفت نخستین بار کتاب فقهى و دینى، توسّط امیر مؤمنان على(علیه السلام) تدوین یافت.
قابل توجّه است که تلاش آن حضرت در این باره اختصاص به زمان پس از رحلت رسول مکرّم ندارد، بلکه در زمان رسول خدا(صلى الله علیه وآله)نیز به طور ویژه به محضر آن حضرت مى رسید و بهره هاى فراوان مى برد و بسیارى از آموخته هایش را مکتوب ساخت. شیخ کلینى به سند معتبر از على(علیه السلام) نقل مى کند که فرمود: «هر روز و هر شب، ملاقات ویژه اى با پیامبر داشتم. حضرت آن وقت را به من اختصاص مى داد. به هر سو مى رفت، من با او مى رفتم; اصحاب رسول خدا مى دانستند که پیامبر با هیچ کس دیگر این گونه رفتار نکرد. هیچ آیه اى از قرآن بر رسول خدا نازل نمى شد، جز آنکه آن را براى من مى خواند و بر من املا مى فرمود و من نیز با خط خود آن را مى نوشتم. رسول خدا، تأویل و تفسیر و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و خاص و عام آن آیات را نیز به من تعلیم فرمود. آن حضرت از خداوند خواست که فهم و حفظ همه این موارد را به من عطا فرماید و از آن هنگام که پیامبر این دعا را در حق من کرد، من هرگز آیه اى از کتاب خدا و دانشى را که رسول خدا بر من املا کرد و من آن را نوشتم، فراموش نکردم...».(3)
بنابراین، آنچه در روایات معصومین از کتابهاى امیرمؤمنان(علیه السلام) به نامهاى جامعه، کتاب علىّ و صحیفه یاد شده است، مى تواند محصول همین مجالس ویژه درس رسول خدا(صلى الله علیه وآله)براى آن حضرت باشد.
نجاشى در شرح حال محمّد بن عذافر صیرفى مى نویسد، وى از پدرش نقل مى کند که: «من همراه حکم بن عتیبه به محضر امام باقر(علیه السلام)رسیدم. حَکَم از امام سؤالاتى کرد و حضرت پاسخ داد، تا اینکه در مسأله اى گفتگویى پیش آمد. امام(علیه السلام) به فرزندش فرمود: برخیز و کتاب على(علیه السلام) را بیاور! فرزندش برخاست و کتاب بزرگى را که داخل پارچه اى پیچیده شده بود، حاضر کرد. امام(علیه السلام) به آن نگاه فرمود، تا مسأله مورد نظر را یافت، سپس فرمود: این کتاب، املاى رسول خدا و به خط على(علیه السلام) است. آنگاه حضرت رو به حَکَم کرد و فرمود: اى ابامحمّد! تو و سلمة بن کهیل و ابوالمقدام، هر جاى زمین را خواستید، بپیمایید; اما به خدا سوگند! هرگز دانشى محکم تر و عالى تر از آنچه در میان این قوم ـ که جبرئیل بر آنان فرود مى آمد ـ پیدا نخواهید کرد».(4)
همچنین کتاب دیگرى از آن حضرت به نام صحیفه وجود داشت که مشتمل بر احکام فراوانى در قصاص و دیات بود.(5)
بخارى نیز در صحیح خود، در باب «کتابت علم» از ابوجحیفه نقل مى کند که گفت: «از على(علیه السلام)پرسیدم آیا نزد شما کتابى وجود دارد؟ پاسخ داد: هرگز! مگر کتاب خدا، یا فهمى که به مسلمانى (براى تشخیص احکام الهى) داده شده، یا آنچه را که در این صحیفه وجود دارد. گفتم: در این صحیفه چه مسائلى وجود دارد؟
فرمود: درباره عقل، نحوه آزاد کردن اسیر و اینکه مسلمان را براى کشتن کافر، به قتل نمى رسانند».(6)
هر چند ما معتقدیم غیر از این صحیفه، کتاب دیگرى از آن حضرت به نام جامعه وجود داشت، که یکى از مراجع علمى ائمّه معصومین(علیهم السلام) به شمار مى رفت; و در کتاب صحیفه نیز، احکام فراوانى درباره قصاص و دیات وجود داشت; ولى به هر حال، نقل این مسأله توسّط بخارى به خوبى مى رساند، که آن حضرت صحیفه اى داشت که بخشى از احکام الهى در آن نوشته شده بود.
با توجّه به اهتمام اهل بیت(علیهم السلام) به تدوین کتاب، شاگردان آن بزرگواران نیز، کتاب هایى در فقه و مسائل شرعى نوشته اند. از شاگردان على(علیه السلام) که در این دوره، دست به تدوین کتاب زده اند، مى توان از این افراد نام برد: