گاه این سؤال مطرح مى شود که چرا در احکام شرعى باید از کسى تقلید کرد؟ اصولا آیا تقلید کار خوبى است؟ بشر باید با چراغ فکر و اندیشه و تحقیق، تکلیف خود را بیابد و بر آن اساس عمل کند. مراجعه به افراد هم سنخ خویش و سپردن زمام «بایدها و نبایدهاى» رفتارى خود به دیگران فرجامى جز خمودى و دور افتادن از قافله رشد و پیشرفت ندارد.
علاوه بر آنکه قرآن نیز مردم جاهلى را به سبب تقلید از گذشتگان مورد نکوهش قرار داده و از آنها مى خواهد با بصیرت و استدلال حرکت کنند و همچنین صریحاً از پیروى از آنچه را که بدان علم ندارند، نهى مى کند: (وَ لاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ).(1)
این بحث درصدد پاسخ به این سؤالات، روشن ساختن حقیقت تقلید در دین، ادلّه تقلید از عالمان دینى در مکتب اهل بیت و اهل سنّت و تعیین محدوده تقلید تحت چند عنوان است.