آیاتى مانند: «(فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ); اگر نمى دانید از آگاهان بپرسید».(1) نیز آیه شریفه «نفر»: «(وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُوا کَافَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَة مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِى الدِّینِ وَلِیُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ); نباید مؤمنان همگى به سوى میدان جهاد حرکت کنند، چرا از هر گروهى از آنان طایفه اى کوچ نمى کنند (و طایفه اى بمانند) تا تفقّه در دین نمایند و به هنگام بازگشت به قوم خود، آنها را بیم دهند (و احکامى را که فرا گرفته اند به آنان بیاموزند)».(2)
به یقین (أهل الذّکر)، همه دانشمندان امّت را شامل مى شود و این اصطلاح ویژه گروه خاصى نیست، گرچه مورد نزول آیه، دانشمندان اهل کتاب و علامات پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) در کتب پیشین است ولى مى دانیم، مورد نزول آیات، کلیت قوانین مستفاد از آن را نفى نمى کند. به همین جهت دانشمندان علم اصول و فقهاى ما به این آیه، هم براى حجیّت خبر واحد و هم جواز تقلید استدلال کرده اند. هم چنین منظور از «تفقّه» در دین که در آیه نفر آمده، فراگیرى همه معارف و احکام اسلام اعمّ از اصول و فروع است و تفقّه تنها به معناى یادگرفتن مسائل ساده نیست، بلکه شامل فراگیرى علوم اسلامى بر حسب اجتهاد نیز مى شود.
بنابراین، آیات فوق دلیل روشنى است بر اینکه: همواره گروهى از مسلمانان به عنوان یک واجب کفایى (و گاه عینى) باید به استنباط احکام اسلامى و اجتهاد از کتاب و سنّت بپردازند. و بعد از فراگیرى این علم، نتیجه معلومات خود را به دیگران منتقل سازند.