الف) آیات

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن جلد 1
ب) روایاتب) فلسفه احکام از منظر روایات

آیات زیادى نیز دلیل بر برخوردارى همه احکام شرع از حکمت و هدف است، به گونه اى که بعضى از دانشمندان اهل سنّت مانند «ابن قیّم» مى گوید:

«القرآن و سنة رسول الله مملوان من تعلیل الاحکام بالحِکَم و المصالح... و لو کان هذا فى القرآن و السنّة مائة موضع او مائتین لسقناها و لکنّه یزید على الف موضوع!; قرآن و سنّت مملوّ از تعلیل احکام به مصالح و حکمت هاست... اگر این گونه موارد در قرآن و حدیث حدود یکصد یا دویست مورد بود، از آنها مى گذشتیم; ولى موارد آن از هزار موضوع تجاوز مى کند (قابل شمارش نیست)».(1)

در هر حال در اینجا به بعضى از آن موارد در لسان آیات اشاره مى شود:

1. «(اَقِمِ الصَّلاَةَ لِذِکْرى); نماز را براى یاد من بپا دار».(2)

در این آیه به یکى از فلسفه هاى مهم نماز اشاره شده است و آن اینکه: نماز انسان را از غفلت و فراموشى نسبت به خداوند نجات مى دهد، و مى دانیم غفلت از خدا بزرگترین عامل بدبختى بشر است.

جالب این که در بعضى احادیث آمده است که: بزرگترین فساد، غفلت از خداست.(3)

2. «(کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامَ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ); روزه بر شما نوشته (واجب) شده، همان گونه که بر کسانى که قبل از شما بودند، نوشته شد تا پرهیزکار شوید».(4)

در این آیه، تقوا به عنوان فلسفه تشریع روزه بیان شده است.

3. «(وَ لَکُمْ فِى الْقِصاصِ حَیاةٌ یا اُولِى الاَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ); و براى شما در قصاص حیات و زندگى است اى صاحبان خرد، شاید شما تقوا پیشه کنید».(5)

در این آیه دو چیز فلسفه تشریع قصاص قرار گرفته: نخست اینکه قصاص مایه حیات بشر و حفظ نفوس است و دیگر اینکه موجب تقوا و پرهیزکارى معنوى مى گردد.

4. «(فَبِظُلْم مِّنَ الَّذِینَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَیْهِمْ طَیِّبَات أُحِلَّتْ لَهُمْ) ; به خاطر ظلمى که از یهود صادر شد بخشى از چیزهاى پاکیزه را که بر آنها حلال بود، حرام کردیم».(6)

از این آیه بدست مى آید که گاه ممکن است فلسفه و علّت بعضى از احکام مجازات در برابر بعضى از گناهان و تنبّه یافتن باشد.

5. در مورد افراد مسافر و بیمار که از حکم روزه معاف مى باشند، فلسفه آن را نفى عسر و حرج ذکر مى کند، مى فرماید: «(یُریدُ اللهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ); خداوند راحتى شما را مى خواهد نه زحمت شما را».(7)

6. در مورد فلسفه حرمت خمر و قمار مى خوانیم: «(یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ); درباره شراب و قمار از تو سؤال مى کنند، بگو در آنها گناه (و زیان) بزرگى است».(8)

7. در مورد فلسفه تقسیم «فىء» (غنایمى که بدون جنگ به دست مى آید) با رعایت شرایط مخصوص و مصرف آن در مصارف مورد نیاز، چنین مى فرماید: «(کَىْ لا یَکُونَ دُوْلَةً بَیْنَ الاَغْنِیاءِ مِنْکُمْ); تا در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد».(9)

این آیه یک اصل اساسى و مهم در مسائل اقتصاد اسلامى به شمار مى آید، و در جهت گیرى اقتصاد اسلامى که یکى از مهم ترین برنامه هاى حیات واقعى جوامع بشرى است در عین احترام به مالکیّت شخصى و خصوصى، برنامه را آن چنان تنظیم کرده است که اموال و ثروت ها متمرکز و در اختیار گروه و قشر خاصّى قرار نگیرد، بلکه پیوسته در میان تمام انسان ها دست به دست گردد تا برده دارى و استعمار از ریشه خشکانیده شود.(10)

از آنچه گذشت بدست آمد که قرآن در بیان علّت و فلسفه احکام شیوه هاى مختلفى را پیموده است; چنانکه نویسنده معاصر «محمّد مصطفى شلبى» در این باره مى گوید:

«مسلک و منهج قرآن در بیان تعلیل احکام و اسباب آنها غیر از روش جدیدى است که دانشمندان معاصر ابداع کرده اند چرا که قرآن در مقام بیان علل احکام از شیوه هاى مختلفى بهره بردارى کرده است و در مسیر تعلیل و بیان احکام، طریق واحدى را نپیموده است تا این که انسان ها خسته شوند و گوش ها ملول گردد، بلکه با عبارات متنوّع، گاه مفصّل و گاه مجمل بیان کرده است».(11)


1 . مفتاح دار السعادة و منشور ولایة العلم و الارادة، ج 2، ص 374 (در مباحث گذشته به کلام ایشان اشاره شد).
2 . طه، آیه 14.
3 . امام جعفر صادق(علیه السلام) فرمود: «أعظم الفساد أن یرضى العبد بالغفلة عن الله و هذا الفساد یتولّد من طول الأمل و الحرص و الکبر; بزرگترین فساد این است که انسان به غفلت از خدا راضى شود و این فساد از آرزوهاى بلند و حریص بودن بر دنیا و تکبر نشأت مى گیرد». (بحارالانوار، ج 70، ص 395).
4 . بقره، آیه 183.
5 . بقره، آیه 179.
6 . نساء، آیه 160.
7. بقره، آیه 185.
7. بقره، آیه 219.
9. حشر، آیه 7.
10. برگرفته از: تفسیر نمونه، ذیل آیه 7 سوره حشر.
11. تعلیل الاحکام، ص 14.

 

ب) روایاتب) فلسفه احکام از منظر روایات
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma