روایات زیادى از اهل بیت(علیهم السلام) نقل شده که به اصحاب خود دستور افتا مى دادند، برخى از این روایات که به وضوح مفتوح بودن باب اجتهاد را در هر عصر و زمان روشن مى سازد، از این قرار است:
الف) در بخشى از نامه امیرمؤمنان على(علیه السلام)به قثم بن عباس آمده:
«أمّا بعد! فأقم للنّاس الحجّ و ذکّرهم بأیّام الله و اجلس لهم العَصْرَین، فأفتِ المستفتى و علّم الجاهل و ذاکر العالم; امّا بعد! مراسم حج را براى مردم اقامه کن! و ایّام الله را یادآورى نما، عصرها بنشین استفتائات مردم را پاسخ بگو، ناآگاه را آگاه و تعلیم ده و با علما مذاکره نما».(1)
در کلام فوق امیرمؤمنان(علیه السلام) به قثم بن عباس دستور مى دهد هر بامداد و شامگاه نشستى داشته باشد و پاسخ استفتا کنندگان را بدهد و این بدون تردید غیر از نقل روایت و یا قرائت آیات است.(2)
ب) سلیم بن ابى حیة نقل مى کند که در خدمت امام صادق(علیه السلام) بودم، وقتى خواستم از وى جدا شوم، خداحافظى کرده، عرض نمودم: دوست دارم توصیه و زاد و توشه اى (دینى و علمى) به من مرحمت فرمایى; حضرت فرمود: «ائت أبان بن تغلب فإنّه قد سمع منّی حدیثاً کثیراً فما روى لک فاروه عنّی; نزد ابان بن تغلب برو! او از من احادیث زیادى شنیده، هر چه او براى تو نقل کند، مستقیماً از من نقل کن!».
سپس اضافه فرمود: پدرم ابوجعفر(علیه السلام) به او فرمود: «إجلس فی مسجد المدینة و أفتِ الناس، فإنّی أحبّ أن یُرى فی شیعتی مثلک; در مسجد مدینه بنشین و براى مردم (پیروان همه مذاهب) فتوا بده که من دوست مى دارم در بین شیعیانم امثال تو دیده شوند».(3)
روشن است سخن امام باقر(علیه السلام) درباره فتواست نه نقل حدیث.
ج) امام علىّ بن موسى الرضا(علیه السلام) به راوى فرمود: «علینا إلقا الأصول الیکم و علیکم التفرّع; بر ماست که اصول کلى را به شما القا نماییم و استنباط فروع بر عهده شماست».(4)
نظیر روایت فوق از امام صادق(علیه السلام) چنین نقل شده که به هشام بن سالم فرمود: «إنّما علینا أن نلقی الیکم الأُصول و علیکم أن تفرّعوا; آنچه بر عهده ماست القاء و تعلیم اصول است و بر شماست که فروع را از آنها استنباط نمایید».(5)
در عوالى اللئالى آمده است که: زرارة و ابوبصیر نیز از امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) مانند این حدیث را نقل کرده اند.
مرحوم علاّمه مجلسى مى فرماید: این حدیث دلیل جواز استنباط احکام از عمومات است.(6)