یکى از شرایط و مقدّمات اجتهاد و استنباط احکام این است که شخص به موارد اجماع فقها آگاهى داشته باشد تا از فتوا دادن برخلاف اجماع اجتناب کند و این مطلب وقتى حاصل مى شود که شخص با کتابهاى فقهى استدلالى بلکه با متون فقهى، ارتباط مستمرّ داشته باشد، لذا شناخت فقه و فتواى فقها از شرایط اجتهاد صحیح است نه از مکمّلات آن. بلکه حقّ و انصاف آن است که بگوییم فهم اخبار و احادیث به گونه صحیح نیز امرى است که بدون ممارست با کتابهاى فقهى و حدیثى حاصل نمى شود چه رسد که مجتهد بخواهد تشخیص دهد فلان حدیث موافق کتاب و سنّت است یا نه، یا مخالف فتواى فلان گروه از فقهاست یا نه. گروهى از علما به این شرط، یعنى دانستن موارد اجماع براى تحصیل اجتهاد صحیح، اشاره کرده اند، از جمله: فخر رازى در المحصول(1)، غزالى در المستصفى(2)، میرزاى قمى در قوانین الاصول(3) و سیّد محمّد مجاهد در مفاتیح الاصول.(4)
1. المحصول فى علم الاصول الفقه (فخر رازى)، ج 2، ص 435.
2. المستصفى، ج 2، ص 351 .
3. قوانین الاصول، ج 2، ص 404 .
4. مفاتیح الاصول، ص 577 .