اهمیّت «فقه» در عرصه روایات:

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن جلد 1
«فقه» روشنگر حدود و مرزهاى الهى:لازمه اخلال در فقه، اخلال در دو رکن دیگر دین است:

با توجّه به آنچه گذشت که «فقه» آیین نامه و روش زندگى انسان ها را در ابعاد مختلف شخصى، اجتماعى و سیاسى به او مى آموزد در عرصه روایات دینى اهمیّت فوق العاده اى به «فقه» و یادگیرى مسائل حلال و حرام داده شده است، از جمله:

الف) در بعضى از روایات، «فقه» به عنوان «ستون دین» (إنّ لکلّ شىء دعامة و دعامة هذا الدین الفقه)(1) و «بالاترین عبادت» به حساب آمده (افضل العبادة الفقه)(2) و برترین چیزى معرّفى شده که خداى متعال با آن مورد پرستش واقع شده است (ما عُبِد الله تعالى بشىء أفضل من الفقه فى الدین).(3) تعبیر به «فقه» در این گونه موارد یا به قرینه روایاتى که به جاى آن به «حلال و حرام» تعبیر شده (و هل یسأل الناس أفضل من الحلال و الحرام)(4) خصوص احکام فرعى است و یا معناى عامّى است که شامل احکام دینى فرعى نیز مى شود.

ب) در روایت دیگرى فقه و بصیرت در دین که قطعاً شامل بصیرت در حلال و حرام دینى نیز مى شود به عنوان تنها خیرى معرّفى شده که خداوند به هر کس که اراده کند عطا مى کند (إذا أراد الله بعبد خیراً فقّهه فى الدین).(5)

ج) در بعضى از روایات یادگیرى «معالم الحلال و الحرام» به عنوان فریضه هر مسلمانى ذکر شده که باید آن را از اهلش فرا گرفت; فریضه اى که تعلیم آن براى خدا «حسنه» و فراگیرى آن «عبادت» و بحث و گفتگو درباره آن «تسبیح» و عمل کردن به آن «جهاد» و یاد دادن آن به کسى که آن را نمى داند «صدقه» و بذل و بخشش آن به اهلش «تقرّب الى الله» مى باشد (طلب العلم فریضة على کلّ مسلم فاطلبوا العلم من مظانّه و اقتبسوه من أهله فإنّ تعلّمه للّه حسنة و طلبه عبادة و المذاکرة به تسبیح و العمل به جهاد و تعلیمه من لا یعلمه صدقة و بذله لأهله قربةٌ إلى الله تعالى لأنّه معالم الحلال و الحرام و منار سبل الجنة).(6)

تعلیل به «لأنّه معالم الحلال و الحرام...» نشان مى دهد که نظر به احکام فقهى مصطلح است.

د) در روایات دیگرى انسان بى مبالات به فراگیرى فقه و احکام حلال و حرام، مستحقّ تأدیب(7)شمرده شده است.

هـ ) در روایتى از امام صادق(علیه السلام) از رسول خدا مى خوانیم: «مسلمانى که براى یادگیرى فقه، برنامه ریزى نکرده، روزى از هفته را به آن اختصاص نمى دهد به راستى شایسته سرزنش است».(8)

و ) در روایت دیگرى از زراره و محمّد بن مسلم و برید آمده که مردى خدمت امام صادق(علیه السلام)عرضه داشت: فرزندى دارم که علاقه مندم به محضر شما شرفیاب شود و از فقه و حلال و حرام دینى از شما بپرسد و از امور بى ارزش سؤال نکند. آن حضرت در جواب فرمودند: آیا سؤالى وجود دارد که با فضیلت تر از سؤال درباره حلال و حرام الهى بوده باشد؟! (و هل یسأل الناس عن شىء أفضل من الحلال و الحرام).(9)

ز ) در بعضى از روایات کسانى که نسبت به یادگیرى مسائل فقهى بى اعتنا و بى توجّه هستند به منزله اعراب جاهل بدوى (تفقَّهوا فى الحلال و الحرام و إلاّ فأنتم أعراب)(10) و ستمگران دوران جاهلیّت (لا تکونوا کجفاة الجاهلیة لا فى الدّین یتفقّهون و لا من الله یعقلون)(11) به حساب آمده اند.

ح ) تعبیرات قابل توجّهى در ارتباط با «فقیه» (یعنى صاحب بصیرت در دین که قطعاً بخشى از این بصیرت آشنایى با حلال و حرام و حدود الهى است) در روایات وارد شده که به ذکر بعضى از آنها اکتفا مى شود:

اوّل: اگر مؤمن فقیه از دنیا برود شکافى در اسلام ایجاد مى شود که چیزى آن را پر نمى کند.(12)

دوم: مؤمنان فقیه، قلعه ها و دژهاى محکم اسلام اند (و از اسلام حفاظت مى کنند) همانند حفاظت دیوار شهر نسبت به شهر (إنّ المؤمنین الفقهاء حصون الإسلام کحصن سور المدینة لها).(13)

سوم: وجود یک فقیه براى ابلیس از هزار عابد، سخت تر و شدیدتر است (فقیه واحد أشدّ على إبلیس من ألف عابد).(14)

چهارم: هیچ مرگى براى ابلیس محبوب تر از مرگ فقیه نیست (ما من أحد یموت من المؤمنین أحبّ إلى إبلیس من موت فقیه).(15)

پنجم: فقیهان رهبران جامعه اند و نشستن نزد آنان عبادت است (الفقهاء قادة و الجلوس إلیهم عبادة).(16)

انکار نمى کنیم که فقه در لغت مفهوم عامى دارد که همه معارف و احکام دینى را شامل مى شود ولى به یقین بخش مهمى از آن همان فقه مصطلح است، به علاوه در بعضى از روایات تصریح به احکام مربوط به حلال و حرام شده است.

ط ) از جمله روایاتى که در ارتباط با اهمیّت فوق العاده فقه و احکام حلال و حرام وارد شده، روایاتى است که مؤمنین را به فراگیرى و حفظ احادیث فقهى ترغیب و تشویق مى کند نظیر روایتى که مى گوید: فراگیرى یک حدیث از راوى صادق، از دنیا و همه طلا و نقره آن بهتر است (حدیث فى حلال و حرام تأخذه من صادق خیر من الدنیا و ما فیها من ذهب أو فضّة)(17) و روایاتى که شاید در حدّ تواتر است و در ارتباط با حفظ چهل حدیث وارد شده در بعضى صریحاً سخن از حفظ چهل حدیث مربوط به حلال و حرام را مطرح مى کند مثل روایتى که در آن امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «من حفظ عنّی أربعین حدیثاً من أحادیثنا فى الحلال و الحرام بعثه الله یوم القیامة فقیهاً عالماً و لم یعذّبه; کسى که چهل حدیث از احادیث ما را در ارتباط با مسائل مربوط به حلال و حرام حفظ کند خداوند او را در روز قیامت به عنوان «فقیه عالم» مبعوث مى کند و دچار عذابش نمى سازد».(18) خصوصاً روایتى که امام صادق آن را از اجداد طاهرینش از على(علیه السلام)از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل مى کند و در ضمن آن آمده است : کسى که چهل حدیث حفظ کند و صرفاً براى خدا اقدام به حفظ کرده باشد (نه براى درآمد مادى یا شهرت) با بهترین دوستان یعنى انبیا و صدیقین و شهدا و صالحان محشور مى شود و وقتى امیرمؤمنان على(علیه السلام) از محتواى این احادیث سؤال مى کند رسول خدا پس از ایمان به خدا و مسأله توحید، مسائلى را مطرح مى سازد که بخش قابل توجّهى از آنها مسائل مربوط به احکام فرعى و حلال و حرام است.(19)


1 . الکامل (عبدالله بن عدى)، ج 1، ص 378، از رسول خدا(صلى الله علیه وآله).
2 . خصال، ج 1، ص 29، ح 10; المعجم الصغیر (طبرانى)، ج 2، ص 124; روضة الواعظین، ص 6.
3 . اصول سرخسى، ج 1، ص 10، از رسول خدا(صلى الله علیه وآله).
4 . بحارالانوار، ج 1، ص 213، ح 9 .
5 . کافى، ج 1، ص 32، ح 3; مسند احمد، ج 4، ص 92 از رسول خدا(صلى الله علیه وآله).
6 . امالى طوسى، ص 569، ح 2، از رسول خدا(صلى الله علیه وآله).
7 . «لو أتیت بشباب من شباب الشیعة لا یتفقّه لأدّبته» از امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) (بحارالانوار، ج 1، ص 216، ح 16) .
8 . افّ لکلّ مسلم لا یجعل فى کلّ جمعة یوماً یتفقّه فیه امر دینه و یسأل عن دینه (بحارالانوار، ج 1، ص 176، ح 44).

 

9 . بحارالانوار، ج 1، ص 213، ح 9 .
10 . همان مدرک، ص 214، ح 14، از امام باقر(علیه السلام).
11 . نهج البلاغه، خطبه 166 .
12 . کافى، ج 1، ص 38، ح 2، از امام صادق(علیه السلام) .
13 . همان مدرک، ح 3، از موسى بن جعفر(علیه السلام) .
14 . بحارالانوار، ج 1، ص 177، ح 48 از رسول مکرم(صلى الله علیه وآله).
15 . کافى، ج 1، ص 38، ح 2 .
16 . بحارالانوار، ج 1، ص 201، ح 9 .
17 . همان مدرک، ص 214، ح 13، از امام صادق(علیه السلام).
18 . بحارالانوار، ج 2، ص 154، ح 6 .
19 . همان مدرک، ح 7 .
 
«فقه» روشنگر حدود و مرزهاى الهى:لازمه اخلال در فقه، اخلال در دو رکن دیگر دین است:
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma