دیدگاه ماکسیم رودنسون(1):

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن جلد 1
خلاصه و جمع بندى:منابع و مآخذ

در اینجا توجّه خوانندگان عزیز را به دیدگاه یکى از اندیشمندان معاصر درباره هویت و حقیقت اسلام جلب مى کنیم، دیدگاه کسى که جهان معاصر روى او انگشت قبول نهاده و حتّى سیاستمداران استکبارى جهان نیز در ارزیابى هاى خود به دیدگاه او توجّه دارند و او کسى جز «ماکسیم رودنسون» نیست که براى جهان امروز نامى آشناست.

پیش از نقل دیدگاه وى، این پرسش را مطرح مى کنیم که همه ادیان موجود جهان، مانند بودا و کنفوسیوس، داعیه معنویت و اخلاق و پاکى انسان را دارند، به ویژه ادیان آسمانى مانند مسیحیت و یهود و زردشت که همگى پرچم دعوت به سوى خدا و خداپرستى و عدالت و تقوا را به دوش مى کشند. و دقیقاً همه این شعارها و مفاهیم با اهداف دنیوى و سلطه طلبى زمامداران و دولتهاى استعمارگر غربى در تضاد است. امّا چرا دولتهاى استعمارگر غربى کمتر به مبارزه با دین و اعتقاد مسیحیت، یهود، زردشت، بودا و مانند آنها برخاستند و همه دشمنى هاى آنها در هزار سال اخیر متوجّه دین اسلام شده است؟!

پاسخ این مطلب را مى توان از سخنان این مستشرق معاصر، دریافت.

«ماکسیم رودنسون» مستشرق فرانسوى در کتاب خویش «اسلام، یک سیاست و عقیده» ـ که در واقع آن را بر ضد اسلام نگاشته ـ به مقایسه دین اسلام با دیگر ادیان پرداخته و توجّه و حساسیّت غرب را به اسلام به جهت وجود دو ویژگى مهم در این دین مى داند:

1. دین اسلام دینى جهانى است و اختصاص به قوم و نژاد خاصّى ندارد; پیروان این دین گویا از آغازین لحظات ایمانشان معتقدند که باید در جهت عرضه اسلام و گسترش آن در جهان تلاش کنند، چنانکه خود پیامبر اسلام در آغاز، سپس پیروان وى همان وظیفه را انجام دادند و سر از چین و هند درآوردند. بر خلاف بسیارى از ادیان و آیینها که رنگ قومى و جغرافیایى داشته و پیروان آن درصدد جهان شمول شدن دینشان نیستند.

2. جوهره دین مسیحیت ارتباط انسان با خدا براى «نجات» است، و پیامى جز معنویّت و ارتباط با خدا ندارد. بنیانگذار مسیحیت هرگز درصدد تأسیس یک حکومت دینى مسیحى نبوده، بلکه احترام به حاکمیّت هاى موجود را نیز توصیه کرده است، نهایت انتظارى را که مسیحیت بعنوان یک دین در موضوع سیاست دارد همکارى دولتها با پدران روحانى در تأسیس و اداره کلیساها و آزادى تبلیغ و ارشاد مردم در کلیساهاست.

امّا اسلام حقیقتاً یک طرح جامع و برنامه زندگى اجتماعى را به پیروانش عرضه کرده است، و آنها را موظّف نموده تا به تحقّق بخشیدن همه آن برنامه ها در جامعه، بلکه کره زمین بپردازند. گویا مسلمانان از نظر دینى متعهدند که الگوى حکومتى مدینه را در سرتاسر جهان اجرا کنند.

از آنجا که اجراى آن برنامه کامل زندگى، جز با تشکیل حکومت دینى میسر نیست، از نخستین اقدامات آن تشکیل حکومت است، چنان که مسلمانان هم در صدر اسلام و هم بعدها به تأسیس امپراطورى پرداختند.

امّا غرب شدیداً مایل است تا همه ادیان، نقشى مانند نقش مسیحیّت کنونى داشته باشند، چنانکه بودائیان نیز همین نقش را دارند (ولى این امر ممکن نیست زیرا) مسلمانان معتقدند که خداوند «عادل» به چیزى کمتر از «اجراى عدالت در همه کره زمین» راضى نمى شود.(2)

سپس وى تصریح مى کند که این شناخت جدید از اسلام، بر اثر دگرگونیهاى اخیر و نهضت اسلامى به ویژه انقلاب اسلامى ایران براى ما غربیان حاصل شد و دیدگاه سابق غربیان را نسبت به اسلام تغییر داد.(3)

ماکسیم رودنسون پس از ذکر این دو ویژگى اسلام، متوجّه مى شود که عملا اقدام به بیان دو برترى از برتریهاى دین اسلام بر دیگر ادیان کرده و ناخواسته موجب تبلیغ اسلام شده است، لذا این چنین به تخریب اسلام مى پردازد:

«البتّه پیامبر اسلام (محمّد) نابغه بزرگى بود که دریافت شرایط عمومى اجتماعى و سیاسى جزیرة العرب که فاقد حکومت و محکوم نظام قبیله اى بود، نیازمند تشکیل حکومت است، بر خلاف کشورهاى ایران و رم که داراى حکومت بودند. بنابراین، شرایط خاص آن زمان عربستان اقتضاى این خصیصه را داشت، افزون بر اینکه مسلمانان در طول لشکرکشى ها و فتوحات سرزمینهاى دیگر، تمدّنهاى آن سرزمینها را اقتباس کرده و به فرهنگ اسلام افزودند!».(4)

متأسّفانه خودبرتربینى و تعصبهایى که غالباً دامنگیر غربیها، حتى دانشمندان آنهاست، به آنها اجازه نداده است درباره آنچه به عنوان «اصل» در مورد اسلام پذیرفته شده، پافشارى کنند که طبیعت اعتقاد اسلامى بر تشکیل حکومت عادلانه براى همه مردم جهان است. بر همین اساس این مستشرق ـ همان گونه که ملاحظه شد ـ در پایان بحث با تحلیل سستى از آن طفره رفته است.

* * *


1. Maxime Rodinson.
2. الاسلام، سیاسة و عقیده، ماکسیم رودنسون، ص 35-31.
3. همان مدرک.
4. همان مدرک.
خلاصه و جمع بندى:منابع و مآخذ
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma