گاه به نظر مى رسد قائلان به انسداد باب اجتهاد مانند جبریّون در باب اعتقادات هستند; جبرى ها در بحث و سخن، قائل به جبرند، اما در مرحله عمل، به اختیار تن مى دهند; زیرا هر گاه شخصى به حقوقشان تجاوز کند، فریاد مى زنند، اعتراض مى کنند و اگر در خیابان راه بروند به محض دیدن اتومبیل به پیاده رو مى روند، اینها در عمل با اختیاریون فرقى ندارند، ولى در گفتار با آنها مخالفند.
بسیارى از قائلین به انسداد باب اجتهاد نیز به هنگام عمل، انفتاحى اند یعنى مى کوشند وظیفه خود را پیدا کنند و براى بسیارى از امور سیاسى، اجتماعى، اقتصادى و... از قرآن و روایات دلیل اقامه کنند، کتاب بنویسند، فتوا دهند، ولى در مقام سخن گفتن قائل به انسدادند.