6. تأکید بر ضمانت اجرا

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن جلد 1
5. آمیختگى «فقه» و «اخلاق»7. کاربردى بودن قوانین اسلام

از برترى هاى فقه و قوانین اسلامى این است که (همانند سایر ادیان الهى) ضامن اجراى آن منحصر در دولت و حکومت و قوه قهریّه آن نیست بلکه دو نوع ضمانت اجرایى دیگر نیز در آن تصوّر مى شود: نخست آحاد مسلمین و همه مؤمنین بر اساس «کلّکم راع و کلّکم مسئول عن رعیته»(1) و فریضه امر به معروف و نهى از منکر، و دیگر آنکه باورهاى اعتقادى و اخلاقى که شخص عامل از آن برخوردار است چرا که عمل به قانون براى انسان معتقد، پرتوى از ایمان و اعتقاد است و او به عنوان انجام «وظیفه» و عمل به «تکلیف» الهى به قانون روى مى آورد نه به عنوان یک سلسله «مقرّرات خشک» و خصوصاً با توجّه به اعتقاد به فطرى بودن احکام دینى و هماهنگى آن با گرایش هاى درونى و وجدانى و آمیختگى آن با جاذبه هاى اخلاقى، غالباً با «طیب خاطر» و رضایت باطنى به سمت آن مى رود نه با اکراه و تکلّف.

به تعبیر دیگر: قوانین بشرى چون بر پایه ایمان مذهبى و اعتقاد دینى بنا نشده است تنها مى تواند بر جرائم و مجازات هاى مادى و زندان و امثال آن به عنوان ضمانت اجرا تکیه کند و آنچه از محدوده نظارت دستگاه هاى قضایى و نیروهاى انتظامى بیرون است عملا از قلمرو ضمانت اجرایى آن خارج مى باشد حال آن که در قوانین مذهبى مانند قوانین اسلام هم دائره نظارت بسیار گسترده است; از حضور خداوند در همه جا گرفته تا مأموران ثبت اعمال که به اعتقاد مذهبیّون همه جا با انسان هستند و تا شهودى از اعضاى بدن انسان و آنچه افعال انسان در آن اثر مى گذارد (زمین و زمان و غیر آن) و هم مسأله پاداش ها و مجازات ها که جنبه مادّى و معنوى گسترده اى دارد و حتّى منحصر به جهانى که در آن زندگى مى کنیم، نیست.

جالب این که در ضمانت اجرایى قوانین بشرى معمولا جایى براى پاداش و تشویق نیست جز در موارد استثنایى آن هم نه به صورت الزامى، ولى در ضمانت اجرایى مذهبى به همان اندازه که مجازات ها نقش دارد پاداش ها نیز داراى نقش است هم در دنیا آن گونه که در آیاتى نظیر : (وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَات مِّنَ السَّمَاءِ وَالاَْرْضِ)(2) و (فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّاراً * یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِّدْرَاراً * وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَال وَبَنِینَ وَیَجْعَلْ لَّکُمْ جَنَّات وَیَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهَاراً)(3) وارد شده و هم در آخرت، آن گونه که در آیاتى نظیر (وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَة مِّنْ رَّبِّکُمْ وَجَنَّة عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالاَْرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ)(4) آمده است.

براى توجّه به عمق تأثیر اعتقادات مذهبى در اجراى قوانین، کافى است به این نکته توجّه شود که طبق روایات اسلامى افرادى از گنه کاران، خود را به دادگاه اسلامى خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) یا على(علیه السلام) معرفى مى کردند و تقاضاى اجراى حدّ شرعى داشتند تا از گناه پاک شوند و از شرمندگى در پیشگاه خدا درآیند، حتّى در مواردى که یک بار اقرار کافى نبود با آنکه آنها را به وقت دیگرى موکول مى کردند و تلویحاً به آنها مى فهماندند که اگر مجدّداً به دادگاه مراجعه نکنند حدّى بر آنها جارى نمى شود و توبه آنها پذیرفته است در عین حال بار دیگر به دادگاه اسلامى نزد پیامبر یا امام مراجعه مى کردند و تقاضاى تطهیر از طریق مجازات شرعى داشتند.(5)


1 . بحارالانوار، ج 72، ص 38 .

 

2 . اعراف، آیه 96 .
3 . نوح، آیات 12-10 .
4 . آل عمران، آیه 133 .
5 . ر.ک: کافى، ج 7، ص 184 و 185 باب صفة الرجم و باب آخر منه و همچنین رجوع شود به المجموع فى شرح المهذّب تألیف محیى الدّین بن نبوى، ج 20، ص 47 و 48 و همچنین صحیح مسلم، ج 5، ص 117 و 119 کتاب الحدود باب من اعترف على نفسه بالزنا.

 

 

5. آمیختگى «فقه» و «اخلاق»7. کاربردى بودن قوانین اسلام
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma