4. تأثیر زمان و مکان در فهم متون (تفسیر عصرى)

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن جلد 1
3. تأثیر زمان و مکان در مصالح و مفاسد احکامگفتار چهارم: گونه شناسى تأثیر زمان و مکان

گاهى یک متن و نصّ شرعى اعمّ از کتاب و سنّت بر اثر تغییر زمان و مکان به گونه اى نوتر و عمیق تر فهمیده مى شود; یعنى شرایط جدید موجب فهمى دقیق تر مى گردد. این در حقیقت امرى است که مایه تقویت دین اسلام و متون منسوب به آن است، چون حکایت از عمق و وسعت فراوان آن مى کند که هر نسلى مى تواند از آن بهره اى ببرد; مانند دریا یا اقیانوس که با آنکه ثابت است هر نسل بهتر از نسل قبل از اسرار و عمق و محتواى آن استفاده مى برد. البتّه «فهم بهتر» حاکى از جامعیّت و کامل بودن متن است که براى هر نسلى پیام تازه اى دارد.

امام صادق(علیه السلام) درباره قرآن مى فرماید: «لأنّ الله تبارک و تعالى لمْ یجعله لزمان دون زمان و لا لناس دون ناس، فهو فی کلّ زمان جدید و عند کلّ قوم غضّ إلى یوم القیامة; خداوند تبارک و تعالى قرآن را براى زمان و مردم خاص قرار نداده است، بنابراین، قرآن در هر زمان جدید است و نزد هر نسلى تازه است تا روز قیامت».(1)

وجود تفاسیر گوناگون، شاهدى گویا بر تأثیرات زمان و مکان در فهم قرآن است، همین خصیصه در سنّت هم که تالى تلو وحى است، وجود دارد.

عوامل مؤثّر در فهم متون عبارت اند از:

1. پیدایش سؤالات جدید

2. پدیدارى نیازهاى نوین

3. پیدایش شرایط جدید و تنگناها در اجراى شریعت

4. افزایش سطح علمى مفسّر

قابل توجّه است که فهم جدید به معناى تحمیل نظر بر متن نیست، بلکه به معناى فهم بهتر از متن است که تاکنون به علت بساطت اوضاع، از آن غفلت شده بود. مثالهاى ذیل سودمند است:

1. در فتوایى که اخیراً از سوى یکى از مراجع عظام امامیّه صادر شده موضوع جمره از ستون مخصوص به حوضچه سنگ ریزه ها تغییر داده شده است، لذا لازم است سنگ ریزه ها توسّط پرتاب کننده داخل حوضچه بیفتد، هر چند ابتدا به ستونها اصابت کند.(2)

آنچه انگیزه این فهم جدید شده و سبب گردیده که فقیه، با تأمّل تازه اى به نصوص بنگرد ازدحام فراوان حاجیان در اطراف جمرات است که تلفات و صدمات زیادى را سبب مى شد. این تنگنا باعث شده که نگاهى جدید به متون اصیل اسلامى انداخته و به تحقیق بیشتر در معناى «جمره» پرداخته شود و معلوم گردد که جمره در لغت نیز به معناى ستون نیامده است، بلکه به معناى مجمع الحصى (محل جمع سنگریزه ها) است. در هر حال شرایط تازه و ازدحام و تنگناى به وجود آمده در طول زمان سبب طرح سؤال و استفتا از فقها و در نتیجه مایه تحقیق دقیق آنان و منتهى شدن به فهمى جدید از متن و از واژه «جمره» گردید و روشن است که چنین فتوایى بر اساس عسر و حرج صادر نشده، بلکه مبتنى بر گشوده شدن افقى تازه، پیش روى فقیه در مقام فهم و استنباط است.

2. کلمه بیع زمانى به معناى نقل اعیان یا تبادل مال با مال بود; ولى پدید آمدن شرایط جدید و پیدایش حقوق و مالکیّتهاى معنوى سبب شده که فهمى جدید از بیع پیدا شود که بر معاوضه حقوق نیز صادق باشد; مانند بیع «حقّ سرقفلى»، یا فروش «حقّ نشر»، «حقّ اختراع»، «حقّ تألیف» و مانند آن.

شرایط جدید و پیدایش حقوق جدید در مجتمع انسانى فقیه را وادار به بازنگرى در حقیقت بیع مى کند و در نتیجه سبب تجویز بیع حقوق و امتیازات مى شود.(3)

3. پدیدآمدن حکومت دینى و صبغه فقهى آن و حاکم شدن فقه و فقیه، مایه نگرش جدید به متون و نصوص دینى شده است، به گونه اى که سبب گردیده هم راه حلّى در چارچوبه احکام اسلامى براى مسائل مستحدثه اى همانند بانکدارى، تورّم، کاهش قدرت خرید پول، مسائل مربوط به رادیو و تلویزیون، هنرمندى، فیلم و تئاتر، حضور زنان و غیر ذلک، از متون دینى به دست آید و هم در بعضى از فتواهاى قبلى تجدید نظر شود.

یکى از نمونه هاى بارز این فهم جدید، مربوط به پاک بودن اهل کتاب است; بسیارى از فقهاى معاصر به خلاف فقهاى دوران قبل از حکومت، فتواى به طهارت داده اند، گرچه به شکل نادر، این فتوا سابقه نیز داشته است. به نظر مى رسد مشکلات زمانه و نیاز به ارتباط وسیع و دقیق با اهل کتاب در دیدارهاى خارجى، مایه دقّت بیشتر گردیده است به گونه اى که از همان متونى که سابقاً نجاست کفّار از آن استفاده مى شد، طهارت به دست آمد. این نیست مگر نیازها، تنگناها و فعالیّتهاى حکومتى، بلکه غیر حکومتى و ازدیاد ارتباط با آنها; و البتّه نه به معناى تحمیل حکم و تغییر حکم خداوند، بلکه به معناى کشف حکم واقعى، که سابقاً نیاز چندانى به آن احساس نمى شد. (دقت کنید)

4. ازدحامات فراوان و افزایش چشم گیر طواف کنندگان، باعث تجدید نظر در حدّ مطاف شده است و این نیز نه از باب عسر و حرج که از باب کشف دقیق موضوع مطاف است; یعنى با دقّت در ادلّه اى که مى گوید حدّ مطاف میان بیت و مقام ابراهیم است روشن مى شود که این یک حکم وجوبى نیست. روشن است که در زمان عدم ازدحام انگیزه اى براى نگرش و دقّت جدید نبود.

از همین قبیل است مسأله قربانى و ذبح آن و نحوه استفاده از آن در ایّام حج.

5 ـ تأکید علماى اهل سنّت بر شکستن حصر مذاهب اربعه و گشودن باب اجتهاد به روى فقهاى معاصر نیز یکى دیگر از نمونه هاى این مطلب است; زیرا کثرت مسائلى که در کتب پیشین مطرح نبوده، یا به گونه اجمالى مطرح بوده و در زمان و عصر ما به صورت مسائل جدّى درآمده سبب گردیده است که علماى مذاهب مختلف در ادلّه انسداد باب اجتهاد، یا حصر در مذاهب چهارگانه دقّت بیشترى کنند و در نتیجه به این حقیقت واقف گردند که نه هیچ دلیل معتبرى بر انسداد باب اجتهاد داریم و نه دلیلى بر حصر در مذاهب چهارگانه.

البتّه فقهاى اهل بیت(علیهم السلام) ازهمان آغاز قائل به انفتاح باب اجتهاد و عدم انحصار بوده اند.

نمونه هایى که ذکر شد نشان مى دهد که بن بستى در احکام اسلام وجود ندارد. آنچه بوده عدم انگیزه براى دقّت بیشتر در متون بوده است، شرایط جدید این دقّت نظر را الزامى مى کند و احکام واقعى کشف مى شود و این خود یکى از جلوه هاى خاتمیّت و جامعیّت اسلام است.


1 . بحارالانوار، ج 17، ص 213.
2 . در این زمینه رجوع کنید به کتاب «جمرات، در گذشته و حال» تألیف حضرت آیة الله العظمى مکارم شیرازى.
3. طبقات الفقهاء، آیة الله جعفر سبحانى، مقدّمه، ص 324.
3. تأثیر زمان و مکان در مصالح و مفاسد احکامگفتار چهارم: گونه شناسى تأثیر زمان و مکان
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma