فصل چهارم: دیدگاه هاى جدیدوانفتاح مطلق باب اجتهاد

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن جلد 1
جمع بندى:خلاصه بحث:

در این فصل ابتدا به اصل این دیدگاه ها و سپس به ادلّه آنها اشاره مى شود.

بعضى از علماى اهل تسنّن، به ویژه در عصر اخیر بر این اعتقادند که مجتهدان حق دارند نسبت به تمام مسائل و وقایع، چه آنجا که ائمّه اربعه فتوا داشته اند و چه آنجا که نداشته اند اجتهاد کنند و فتوا دهند.

برخى از این نظرات از این قرار است:

1. محمّد سعید البانى مى گوید:

«لا دلیل أصلا على سدّ باب الاجتهاد و إنّما هی دعوى فارغة و حجّة واهنة أوهن من بیت العنکبوت، لأنّها غیر مستندة الى دلیل شرعىٍّ أو عَقلىٍّ; هیچ دلیلى بر سد باب اجتهاد وجود ندارد، این ادّعایى است توخالى، حجّتى است سست، سست تر از لانه عنکبوت; چون هیچ دلیل شرعى یا عقلى ندارد»!

همچنین گفته است: امروزه اجتهاد به تمام معنا ممکن است و مشکلى در آن نیست، به شرط اینکه اوهام و خیالات را از بین ببریم و چیزهایى که از گذشتگان بر عقول و قلوب ما پرده افکنده است از میان برود و گمان اینکه امکان رسیدن به آنچه پیشینیان به آن رسیده اند وجود ندارد، دفن گردد، آیا بعد از رفتن به فضا و اختراع انواع وسایل صنعتى جدید اجتهاد محال است؟(1)

از این عبارت، بر مى آید که قائلان به سدّ باب اجتهاد عقیده داشتند بشر امروز قدرت تفکّر در حدّ استنباط را ندارد.

2. محمّد ابوزهره از ابن تیمیه نقل مى کند:

«انسان محقّق جز از چیزى که با دلیل به آن رسیده است، پیروى نمى کند و بر غیر آن اعتماد نمى نماید و باب اجتهاد به طور کامل براى کسى که توانایى داشته باشد، باز است و اگر توانایى نسبت به بعض ابواب فقه داشته باشد و نسبت به بعضى نداشته باشد، مى تواند در بخشى که قادر بر اجتهاد نیست تقلید کند و در مواردى که قادر است تقلید جایز نیست».(2)

ازاین عبارت برمى آید:علاوه براینکه باب اجتهاد مفتوح است، مجتهدان متجزّى نیز، به همان اندازه که قدرت بر اجتهاد دارند، جایز نیست تقلید کنند.

 

3. در کتاب الموافقات آمده است:

«لابدّ من الاجتهاد فى کلّ زمان، لأنّ الوقائع المفروضة لا تختصّ بزمان دون زمان; در هر زمان چاره اى جز اجتهاد وجود ندارد، چون حوادث و مسائل تازه، اختصاص به زمان خاصّى ندارد».(3)

این عبارت نیز صراحت در مفتوح بودن باب اجتهاد دارد.

4. در کتاب ارشاد النقاد آمده است:

«دکتر حسن احمد مرعى مى گوید: اعتقاد من این است که، اجتهاد واجب کفایى است، براى اینکه مردم احکامى را که در حیات دنیوى به آن نیاز دارند بشناسند، تا زندگى در پرتو دین باشد و اگر ما بگوییم در این زمان مجتهد نیست، پس این همه اجتهادات فقهاى عالم اسلامى چیست، یک بار در قاهره یک بار در لاهور و بار دیگر در مکّه و ریاض».(4)

به این ترتیب، نه تنها آقاى دکتر حسن احمد مرعى باب اجتهاد را مفتوح مى داند بلکه معتقد است معاصران او نیز در مناطق مختلف باب اجتهاد را مفتوح مى دانند.

5. درجاى دیگر از همین کتاب آمده است:

«این معنا مسلّم است که اجتهاد از واجبات دینى و شعائر اسلامى است و تا آنجایى که خدا بخواهد بر حسب وقایع و حوادث ادامه مى یابد و با تغییر ظروف و شرایط پایان نمى گیرد و به مرور زمان کهنه نمى گردد و اختصاص به عصر خاصّى ندارد، بلکه هدیه عامّ الهى است. بنابراین، باید یقین داشت که اجتهاد در هیچ حالى غیر ممکن نیست، زیرا غیر ممکن آن است که از توان انسان بیرون باشد، و اجتهاد در مسائل فقهى و جستجوى حدیث نبوى و تشخیص حدیث از جهت صحت و حسن و ضعف شرعاً مطلوب است، و تحصیل آن بر علما واجب کفایى است. و اگر خداوند آن را واجب کرده ولى امکان نداشته باشد، لازمه اش این است که بگوییم خداوند چیزى را خواسته که از توان انسان بیرون است، در حالى که خداوند سبحان مى فرماید: ما به انسان تکلیف نمى کنیم مگر به اندازه توانش».(5)

6. اخیراً در همایش «فقه مقارن» که در شهرستان قم برگزار گردید، دکتر نعیمى از کارشناسان و علماى مذهب شافعى، پیرامون معرفى مذهب شافعى و فقه مقارن سخن گفت. وى در زمینه نظریه تغییر الفتاوى بحسب الأزمنة و الأمکنة و الحالات گفت: ما اعتقاد نداریم که امام شافعى تمام مسائل مستحدثه قرن بیست و یکم را گفته باشد، بلکه معتقدیم مجتهدان هر مذهب باید در هر عصرى وجود داشته باشند و زنده و آگاه به عرف و عادات مردم باشند.

دکتر نعیمى تأکید کرد: نمى توان گفت: «لا رطب و لا یابس إلاّ فى کتاب الشّافعى»! این غیر ممکن است. امروز ما عالمانى داریم که چه بسا از شافعى عالم تر باشند. «نووى» که بزرگ ترین عالم شافعى است در کتاب المجموع خود چند جا به صراحت مى گوید:

«امام شافعى در این مسأله به خطا رفته است».(6)


1 . ارشاد النقاد، ص 41.
2. همان مدرک، ص 44 .
3. الموافقات، ج 4، ص 104 ; ارشاد النقاد، ص 35.
4. ارشاد النقاد، ص 41.
5. مؤمنون، آیه 62.

 

6. «افق» پیش شماره 36 / دوشنبه 12/8/1382.

 

 

جمع بندى:خلاصه بحث:
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma