تعبیر معروفى که مى گوید: «فقه تئورى واقعى و کامل اداره انسان و اجتماع از گهواره تا گور است» و از بعضى از بزرگان فقهاى معاصر(1)، صادر شده است تعبیر گزافى نیست زیرا «فقه» چنانکه در بحث «فقه در لغت و اصطلاح» گذشت تأمین کننده نظام تشریعى دین در گستره زندگى است و علمى است براى شناخت شریعت، شریعتى که یک نظام هماهنگ و منسجم است نظامى که با توجّه به خاتمیّت دین، به گونه اى سامان داده شده که امکان آن را دارد تا در شرایط و مراحل مختلف زندگى بشر تا قیام قیامت، با تکیه بر اصول کلّى خود، به وضع قانون و مقرّرات بپردازد.
اگر فقها به جاى باریک بینى ها و موشکافى هاى معهود درباره مسائل و موضوعات شناخته شده، به بحث درباره مسائل و موضوعاتى بپردازند که در ابعاد جدید زندگى امروزى بوجود آمده و به تعبیر شهید محقّق، محمّد باقر صدر: «سیر عمودى حرکت هاى فکرى خودشان را ـ که از حدّ اعلاى دقّت برخوردار است ـ به سیرى افقى دگرگون سازند»(2) معلوم مى شود که گستره فقه، همه عرصه هاى زندگى بشر را در بر مى گیرد.
تبیین و تحلیل این مسأله، اقتضا دارد که به چند نکته، اشاره شود: