1. مذهب حنفى

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن جلد 1
مذاهب منقرض نشده:2. مذهب مالکى

مؤسّس این مذهب، ابوحنیفه نعمان بن ثابت بود. وى در کوفه متولّد شده و در همان جا رشد و پرورش یافت. معروف آن است که تولّد وى در سال 80 هجرى و وفاتش در سال 150 هجرى در بغداد بود. ابوحنیفه، شاگرد حمّاد بن ابى سلیمان کوفى(م120) بود.

خطیب بغدادى از شخصى به نام ابومطیع نقل مى کند که ابوحنیفه گفت: به نزد ابوجعفر منصور عبّاسى رفتم; به من گفت: علم را از چه کسى فرا گرفته اى؟ گفتم: از حمّاد و او نیز از ابراهیم نخعى(م96) و ابراهیم نیز از عمر بن خطاب، على بن ابى طالب، عبدالله بن مسعود و عبدالله بن عباس فرا گرفت.(1)

همچنین وى از امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) و زید بن على(علیه السلام) بهره فراوانى برد. دو تن از شاگردان ابوحنیفه، یعنى ابویوسف و محمّد بن حسن شیبانى در مُسند خویش، براى فتاواى ابوحنیفه روایات زیادى را به عنوان مستند، نقل کرده اند.(2)

مشهورترین شاگردان وى، ابویوسف، یعقوب بن ابراهیم کوفى (م 182) قاضى القضاة زمان هارون الرشید، محمّد بن حسن شیبانى (م 189)، ابوالهذیل، زفر بن هذیل بن قیس کوفى (م 158) و حسن بن زیاد (م 204) هستند.(3)

مذهب وى در حکومت عثمانى مورد عنایت فراوان قرار گرفت و به عنوان مذهب رسمى شناخته شد; از این رو، مذهب حنفى در ترکیه، آسیاى میانه، شام، مصر، تونس، یمن، عراق و بسیارى دیگر از بلاد نفوذ کرد.

مصادر فقهى ابوحنیفه:

وى در فتوا دادن از کتاب خدا و سنّت رسول خدا ـ به شرطى که متواتر باشد یا همه علما در همه شهرها بدان عمل کرده باشند و یا آن سنّت را یکى از صحابه میان گروهى دیگر از صحابه نقل کند و کسى نیز با وى مخالفت نکند ـ بهره مى جست. اگر سنّتى نمى یافت به اجماع صحابه عمل مى کرد و در صورت نبودن آن، به اجتهاد و قیاس و پس از آن به استحسان تمسّک مى جست.

ابوحنیفه چون در عمل به سنّت سخت گیر بود، و در نتیجه روایات اندکى به عنوان سنّت در نزد وى ثابت شده بود، به گونه اى گسترده به قیاس و استحسان روى آورد.(4) عمل گسترده او به قیاس و مانند آن، سبب منازعاتى میان وى و فقهاى عصرش گردید. از جمله میان وى و سفیان بن سعید ثورى (م161) که از علماى کوفه به شمار مى رفت، درگیرى و نفرتى حاکم بود; زیرا سفیان از طرفداران حدیث به شمار مى رفت، ولى ابوحنیفه اهل رأى و قیاس بود. همچنین میان او و شریک بن عبدالله نخعى، قاضى کوفه (م 177) و محمّد بن عبدالرحمن بن ابى لیلى (م 148) نیز مخالفتهایى وجود داشت.

ابن حزم گفته هاى ابوحنیفه و پیروانش را کذب دانسته و خطیب بغدادى نیز در تاریخش با عبارات تند و زننده اى، به ابوحنیفه و پیروانش تاخته است.(5)معروف است که ابوحنیفه ـ جز در موارد اندک ـ به سنّت اعتماد نکرد; زیرا پذیرفتن سنّت نزد او، داراى شرایطى خاص و مشکل بود.(6)

دانشمند معروف، ابن خلدون مى نویسد: «ابوحنیفه فقط هفده حدیث! از رسول خدا را صحیح شمرده و به آنها اعتماد کرده است; زیرا در پذیرش احادیث، سخت گیر بود».(7)


1 . تاریخ بغداد، ج 13، ص 334.
2 . ادوار علم الفقه، ص 142.
3 . الفقه الاسلامى و ادلّته، ج 1، ص 44.
4 . تاریخ الفقه الاسلامى، ص 121-120 ; الفقه الاسلامى و ادلّته، ج 1، ص 43.
5 . ادوار علم الفقه، ص 147-146.
6 . تاریخ التشریع الاسلامى، ج 2، ص 81.
7 . تاریخ ابن خلدون، ج 2، ص 796 (فصل ششم، علوم حدیث).
 

 

مذاهب منقرض نشده:2. مذهب مالکى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma