فرار از مسؤولیت به بهانه جبر

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 1
محرّمات بر یهود فرمانهاى ده گانه

(آیه 148) به دنبال سخنانى که از مشرکان در آیات سابق گذشت، در این آیه به پاره اى از استدلالهاى واهى و پاسخ آن اشاره کرده مى گوید: «به زودى مشرکان (براى تبرئه خویش) مى گویند: اگر خدا مى خواست، نه ما مشرک مى شدیم و نه پدران ما; و نه چیزى را تحریم مى کردیم» (سَیَقُولُ الَّذِینَ أَشْرَکُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَکْنَا وَ لاَءَابَاؤُنَا وَ لاَ حَرَّمْنَا مِنْ شَىْء).

مشرکان، مانند بسیارى از گناهکاران، مى خواستند با استتار زیر عنوان جبر، از مسؤولیت خلافکارى هاى خود فرار کنند. در حقیقت، آنها مدّعى بودند سکوت خدا در برابر بت پرستى و تحریم پاره اى از حیوانات، دلیل بر رضایت اوست زیرا اگر راضى نبود مى بایست به نوعى ما را از این کار بازدارد.

قرآن در پاسخ آنها به طرز قاطعى بحث کرده نخست مى گوید: نه تنها اینها چنین دروغهایى را بر خدا مى بندند، بلکه «کسانى که پیش از آنها بودند نیز، همین گونه دروغ مى گفتند; و سرانجام (طعم) کیفر ما را چشیدند» (کَذلِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتَّى ذَاقُوا بَأْسَنَا).

«کذّب» در لغت عرب هم به معنى تکذیب کردن و هم به معنى دروغ گفتن آمده است.

 

آنها با این گفته هاى خود، هم دروغ مى گفتند و هم انبیا را تکذیب مى کردند. اگر او به این اعمال راضى بود چگونه پیامبران خود را براى دعوت به توحید مى فرستاد؟ دعوت انبیا خود مهم ترین دلیل براى آزادى اراده و اختیار انسان است.

سپس مى گوید: به آنها «بگو: آیا دلیل روشنى (بر این موضوع) دارید که آن را به ما نشان دهید؟!» (قُلْ هَلْ عِنْدَکُمْ مِنْ عِلْم فَتُخْرِجُوهُ لَنَا).

و سرانجام مى افزاید: «شما فقط از پندارهاى بى اساس پیروى مى کنید، و تخمینهاى بیجا مى زنید» (إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلاَّالظَّنَّ وَ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ تَخْرُصُونَ).

(آیه 149) در این آیه براى ابطال ادّعاى مشرکان دلیل دیگرى ذکر مى کند مى گوید: «بگو: دلیلِ رسا (و قاطع) براى خداست» دلیلى که براى هیچ کس بهانه اى باقى نمى گذارد (قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ).

بنابراین، آنها هرگز نمى توانند ادّعا کنند که خدا با سکوت خویش، عقاید و اعمال ناروایشان را امضا کرده است; و نیز نمى توانند ادّعا کنند که در اعمالشان مجبورند زیرا اگر مجبور بودند، اقامه دلیل و فرستادن پیامبران و دعوت و تبلیغ آنان بیهوده بود. اقامه دلیل، دلیل بر آزادى اراده است.

در پایان آیه مى فرماید: «و اگر او بخواهد، همه شما را (به اجبار) هدایت مى کند» ولى چون هدایت اجبارى بى ثمر است، این کار را نمى کند (فَلَوْ شَاءَ لَهَدَیکُمْ أَجْمَعِینَ).

فضیلت و تکامل انسان در آن است که راه هدایت و پرهیزگارى را با اراده و اختیار بپیماید.

از امام کاظم(ع) روایت شده است: «خداوند بر مردم دو حجّت دارد: حجّت آشکار و حجّت پنهان. حجّت آشکار، رسولان و انبیا و امامانند، و حجّت باطنه، عقول و افکارند.»

(آیه 150) در این آیه براى اینکه بطلان سخنانشان روشن تر شود و نیز اصول صحیح قضاوت و داروى رعایت گردد، مى فرماید: اى پیامبر ! «بگو: گواهان خود را، که گواهى مى دهند خداوند اینها را حرام کرده است، بیاورید!» (قُلْ هَلُمَّ شُهَدَاءَکُمُ الَّذِینَ یَشْهَدُونَ أَنَّ اللَّهَ حَرَّمَ هَـذَا).

سپس مى گوید: «اگر آنها (به دروغ) گواهى دهند، تو با آنان (هم صدا نشو; و) گواهى نده» (فَإِنْ شَهِدُوا فَلاَ تَشْهَدْ مَعَهُمْ).

قراین گواهى مى دهد که این احکام ساختگى از هوى و هوس و تقلیدهاى کورکورانه سرچشمه گرفته، چه اینکه هیچ سند و مدرکى از انبیاى الهى و کتب آسمانى بر تحریم این امور ندارند. از این رو در جمله بعد مى گوید: «و از هوى و هوس کسانى که آیات ما را تکذیب کردند، و کسانى که به آخرت ایمان ندارند و براى خدا شریک قائلند، پیروى مکن» (وَ لاَتَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِـَایَاتِنَا وَالَّذِینَ لاَیُؤْمِنُونَ بِالاَْخِرَةِ وَ هُمْ بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ).(1)

یعنى بت پرستى و انکار قیامت و خرافات و هوى پرستى آنان گواه زنده اى است که این احکام نیز ساختگى مى باشد و ادّعایشان در مورد تحریم این موضوعات از طرف خدا، بى اساس و بى ارزش است.

 


1. «یعدلون» از ماده «عدل» به معنى همتا و شریک است. بنابراین، مفهوم جمله «و هُم بربّهم یَعدلون» این است که آنها براى خدا، همتا و شریک قائل مى شوند.

 

محرّمات بر یهود فرمانهاى ده گانه
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma