آنچه از مجموع بحثهاى فوق و سایر منابع اسلامى استفاده مى شود این است که روش اسلام در مورد بهره بردارى از گوشتها ـ همانند سایر دستورهایش ـ یک روش کاملا اعتدالى است. یعنى نه همانند مردم زمان جاهلیت که از گوشت سوسمار و مردار و خون و امثال آن مى خوردند، یا همانند بسیارى از غربى هاى امروز که حتّى از خوردن گوشت خرچنگ و کرمها چشم پوشى نمى کنند و نه مانند هندوها که مطلقاً خوردن گوشت را ممنوع مى دانند; بلکه گوشت حیواناتى که داراى تغذیه پاک بوده و مورد تنفّر نباشد، حلال کرده و روى روشهاى افراطى و تفریطى خطّ بطلان کشیده و براى استفاده از گوشتها شرایطى مقرّر داشته است.
بعد از بیان احکام فوق، دو جمله پرمعنى در آیه مورد بحث آمده است: نخست مى گوید: «امروز، کافران از (زوال) آیین شما، مأیوس شدند; بنابراین، از آنها نترسید و از (مخالفت) من بترسید!» (الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ).
سپس مى گوید: «امروز، دین شما را کامل کردم; و نعمت خود را بر شما تمام نمودم; و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم» (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِیتُ لَکُمُ الاِْسْلاَمَ دِینًا).