عدالت، شرط تعدّد همسر

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 1
تفسیر: صلح بهتر است عدالت اجتماعى

(آیه 129) از جمله اى که در پایان آیه قبل گذشت و در آن دستور به احسان و تقوا داده شده بود یک نوع تهدید در مورد شوهران استفاده مى شود که آنها باید مراقب باشند کم ترین انحرافى از مسیر عدالت در مورد همسران خود پیدا نکنند. اکنون این توهّم پیش مى آید که مراعات عدالت حتّى در مورد محبّت و علاقه قلبى امکان پذیر نیست. بنابراین در برابر همسران متعدّد چه باید کرد؟ آیه مى گوید: «شما هرگز نمى توانید (از نظر محبّت قلبى) در میان زنان، عدالت برقرار کنید، هر چند کوشش نمایید» (وَ لَنْ تَسْتَطِیعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَیْنَ النِّسَاءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ).

و براى اینکه مردان از این حکم سوءاستفاده نکنند، به دنبال این جمله مى فرماید: اکنون که نمى توانید مساوات کامل را از نظر محبّت، میان همسران رعایت کنید، «تمایل خود را به کلّى متوجّه یک طرف نسازید که دیگرى را به صورت زنى که شوهرش را از دست داده درآورید» (فَلاَ تَمِیلُوا کُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوهَا کَالْمُعَلَّقَةِ).

در پایان آیه به کسانى که پیش از نزول این حکم در رعایت عدالت میان همسران خود کوتاهى کرده اند هشدار مى دهد مى گوید: «و اگر راه صلاح و پرهیزگارى پیش گیرید، خداوند آمرزنده و مهربان است» (وَ إِنْ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ غَفُورًا رَحِیمًا).

(آیه 130) سپس به این حقیقت اشاره مى کند که اگر ادامه همسرى براى طرفین طاقت فرساست و جهاتى پیش آمده که افق زندگى براى آنها تیره و تار است، آنها مجبور نیستند تا پایان عمر با تلخ کامى در چنین زندگى خانوادگى زندانى باشند، بلکه مى توانند از هم جدا شوند و در این موقع باید شجاعانه تصمیم بگیرند و از آینده وحشت نکنند زیرا «اگر از هم جدا شوند، خداوند هر کدام از آنها را با فضل و رحمت خود، بى نیاز مى کند» و امید است همسران بهتر و زندگانى روشن ترى در انتظارشان باشد (وَ إِنْ یَتَفَرَّقَا یُغْنِ اللَّهُ کُـلاًّ مِنْ سَعَتِهِ).

«و خداوند، داراى فضل و کَرَم، و حکیم است» (وَ کَانَ اللَّهُ وَاسِعًا حَکِیمًا).

(آیه 131) در آیه قبل به این حقیقت اشاره شد که اگر ضرورتى ایجاب کند که دو همسر از هم جدا شوند اقدام بر این کار بى مانع است و از آینده نترسند زیرا خداوند آنها را از فضل و کَرَم خود بى نیاز خواهد کرد، در این آیه مى افزاید: ما قدرت بى نیاز نمودن آنها را داریم زیرا «آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آنِ خداست» (وَلِلَّهِ مَا فِى السَّمَـوَاتِ وَ مَا فِى الاَْرْضِ).

کسى که چنین ملک بى انتها و قدرت بى پایان دارد از بى نیاز ساختن بندگان خود عاجز نخواهد بود.

 

سپس براى تأکید درباره پرهیزگارى در این مورد و هر مورد دیگر، مى فرماید: «و ما به کسانى که پیش از شما، کتاب آسمانى به آنها داده شده بود، سفارش کردیم، (همچنین) به شما (نیز) سفارش مى کنیم که از (نافرمانى) خدا بپرهیزید» (وَ لَقَدْ وَصَّیْنَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ إِیَّاکُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ).

بعد روى سخن را به مسلمانان کرده مى گوید: اجراى دستور تقوا به سود خود شماست، و خدا نیازى به آن ندارد «و اگر کافر شوید، (به خدا زیانى نمى رسد; زیرا) براى خداست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است; و خداوند، بى نیاز و ستوده است» (وَ إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِى السَّمَـوَاتِ وَ مَا فِى الاَْرْضِ وَ کَانَ اللَّهُ غَنِیًّا حَمِیدًا).

(آیه 132) پس از سفارش به تقوا، براى اینکه توهّم نشود که اطاعت این فرمان سودى براى خداوند دارد یا مخالفت آن زیانى به او مى رساند، در این آیه براى سومین بار این جمله را تکرار مى کند که: «براى خداست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است; و کافى است که خدا، حافظ و نگاهبان آنها باشد» (وَلِلَّهِ مَا فِى السَّمَـوَاتِ وَ مَا فِى الاَْرْضِ وَ کَفَى بِاللَّهِ وَکِیلاً).

(آیه 133) سپس مى فرماید: «اى مردم، اگر او بخواهد، شما را از میان مى برد و افراد دیگرى را (به جاى شما) مى آورد; و خداوند، بر این کار تواناست» (إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ أَیُّهَا النَّاسُ وَ یَأْتِ بِـَاخَرِینَ وَ کَانَ اللَّهُ عَلَى ذلِکَ قَدِیرًا).

روایت شده که وقتى این آیه نازل شد پیامبر(ص) دست خود را به پشت سلمان زد و فرمود: «آن جمعیّت اینها ـ مردم عجم و فارس ـ هستند.» این سخن در حقیقت پیش گویى از خدمات بزرگى مى کند که ایرانیان مسلمان به اسلام کردند.

(آیه 134) در این آیه سخن از کسانى به میان آمده که از ایمان به خدا دم مى زنند و در میدانهاى جهاد شرکت مى کنند و دستورهاى اسلام را به کار مى بندند بدون اینکه هدف الهى داشته باشند، بلکه منظورشان به دست آوردن نتایج مادّى مانند غنایم جنگى است. مى فرماید: «کسانى که پاداش دنیوى بخواهند، (و در قید نتایج معنوى و اخروى نباشند، در اشتباهند; زیرا) پاداش دنیا و آخرت نزد خداست»

(مَنْ کَانَ یُرِیدُ ثَوَابَ الدُّنْیَا فَعِنْدَاللَّهِ ثَوَابُ الدُّنْیَا وَالاَْخِرَةِ).

پس چرا به دنبال هر دو نمى روند ؟

«و خداوند، شنوا و بیناست» از نیّات همگان آگاه است و هر صدایى را مى شنود، و هر صحنه اى را مى بیند و از اعمال منافق صفتان اطّلاع دارد (وَ کَانَ اللَّهُ سَمِیعًا بَصِیرًا).

 

تفسیر: صلح بهتر است عدالت اجتماعى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma