نقشه هاى شیطان

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 1
شرک گناه نابخشودنى شأن نزول:

(آیه 117) این آیه توضیحى است براى حال مشرکان که در آیه قبل به سرنوشت شوم آنها اشاره شد و در حقیقت علّت گمراهى آنها را بیان مى کند مى گوید: آنها به قدرى کوتاه فکرند که آفریدگار جهان را رها کرده و در برابر موجوداتى سر تعظیم فرود مى آورند که کم ترین اثر مثبتى ندارند و «آنچه غیر از خدا مى خوانند، فقط بتهایى است (بى روح)، که هیچ اثرى ندارد; و (یا) شیطان سرکش و ویرانگر است» (إِنْ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلاَّ إِنَاثًا وَ إِنْ یَدْعُونَ إِلاَّ شَیْطَانًا مَرِیدًا).

قابل توجّه اینکه، معبودهاى مشرکان در این آیه منحصر به دو چیز شناخته شده: «إناث» و «شیطان مَرید».

«إناث» جمع «أنثى»، به معنى موجود نرم و قابل انعطاف است. یعنى آنها معبودهایى را مى پرستیدند که مخلوق ضعیفى بیش نبودند و به آسانى در دست آدمى به هر شکل درمى آمدند، تمام وجودشان تأثّر و انعطاف پذیرى و تسلیم در برابر حوادث بود. به تعبیرى روشن تر، موجودهایى که هیچ گونه اراده و اختیارى از خود نداشتند و سرچشمه سود و زیان نبودند.

واژه «مرید» از ماده «مرد»، به معنى ریختن شاخ و برگ درخت است. بنابراین، «شیطان مَرید» یعنى شیطانى که تمام صفات فضیلت از شاخسار وجودش فروریخته و چیزى از نقاط قوّت در او باقى نمانده است.

(آیه 118) سپس در آیات بعد به صفات شیطان و اهدافش و عداوت خاصّى که با فرزندان آدم دارد اشاره کرده و قسمتهاى مختلفى از برنامه هاى او را شرح مى دهد. قبل از هر چیز مى فرماید: «خدا او را از رحمت خویش دور ساخته» (لَعَنَهُ اللَّهُ).

در حقیقت، ریشه تمام بدبختى ها و ویرانگرى هاى او همین دورى از رحمت خداست که بر اثر کبر و نخوت دامنش را گرفت.

سپس مى فرماید: شیطان سوگند یاد کرده که چند برنامه را اجرا کند:

1. «و او گفته است: از بندگان تو، نصیب معیّنى خواهم گرفت» (وَ قَالَ لاََتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِکَ نَصِیبًا مَفْرُوضًا).

او مى داند قدرت بر گمراه ساختن همه بندگان خدا را ندارد و فقط افراد هوسباز و سست ایمان هستند که در برابر او تسلیم مى شوند.

(آیه 119) 2. «و آنها را گمراه مى کنم» (وَ لاَُضِلَّنَّهُمْ).

 

3. «و به آرزوها سرگرم مى سازم» (وَ لاَُمَنِّیَنَّهُمْ).(1)

4. «و به آنان دستور مى دهم که (اعمال خرافى انجام دهند، و) گوش چهارپایان را بشکافند» (وَ لاََمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ ءَاذَانَ الاَْنْعَامِ).

و این اشاره به یکى از اعمال زشت جاهلى است که در میان بت پرستان رایج بود که گوش بعضى از چارپایان را مى شکافتند یا قطع مى کردند و سوار شدن بر آن را ممنوع مى دانستند و از آن هیچ استفاده اى نمى نمودند.

5. «آنها را وادار مى سازم که آفرینشِ (پاکِ) خدایى را تغییر دهند» و فطرت توحید را به شرک بیالایند (وَ لاََمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ).

و این ضرر غیرقابل جبرانى است که شیطان بر پایه سعادت انسان مى زند زیرا حقایق را با یک سلسله اوهام و وساوس دگرگون مى کند و به دنبال آن، سعادت به شقاوت تبدیل مى گردد.

این جمله اشاره به آن است که خداوند در نهاد اوّلى انسان، توحید و یکتاپرستى و هرگونه صفت و خوى پسندیده اى را قرار داده است ولى وسوسه هاى شیطانى و هوى و هوسها انسان را از این مسیر صحیح منحرف مى سازد و به بیراهه ها مى کشاند.

در پایان یک اصل کلّى را بیان کرده مى فرماید: «و هرکس، شیطان را به جاى خدا ولىّ خود برگزیند، زیان آشکارى کرده است» (وَ مَنْ یَتَّخِذِ الشَّیْطَانَ وَلِیًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُبِینًا).

(آیه 120) در این آیه چند نکته بیان شده که به منزله دلیل براى مطلب سابق است. مى فرماید: «شیطان به آنها وعده ها(ىِ دروغین) مى دهد; و به آرزوها، سرگرم مى سازد; در حالى که جز فریب و نیرنگ، به آنها وعده نمى دهد» (یَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْ وَ مَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا).(2)

(آیه 121) در این آیه سرنوشت نهایى پیروان شیطان چنین بیان شده: «آنها جایگاهشان جهنّم است; و هیچ راه فرارى ندارند» (أُولَـئِکَ مَأْوَیهُمْ جَهَنَّمُ وَ لاَیَجِدُونَ عَنْهَا مَحِیصًا).(3)

(آیه 122) در آیات گذشته خواندیم کسانى که شیطان را به جاى خدا ولىّ خود انتخاب کنند، در زیان آشکارى هستند. شیطان به آنها وعده دروغین مى دهد و با آرزوها سرگرم مى سازد و وعده شیطان جز فریب و نیرنگ نیست. در برابر آنها، در این آیه سرانجامِ کار افراد باایمان را بیان کرده مى فرماید: «و کسانى که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام داده اند، به زودى آنان را در باغهایى از بهشت وارد مى کنیم که نهرها از زیر درختانش جارى است» (وَالَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّات تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهَارُ).

این نعمت همانند نعمتهاى این دنیا زودگذر و ناپایدار نیست بلکه مؤمنان «جاودانه در آن خواهند ماند» (خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا).

این وعده همانند وعده هاى دروغین شیطان نیست بلکه «وعده حقّ خداوند است» (وَعْدَاللَّهِ حَقًّا).

«و کیست که در گفتار و وعده هایش، از خدا صادق تر باشد؟!» (وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِیلاً).

زیرا تخلّف از وعده یا به خاطر ناتوانى است یا جهل و نیاز که تمام اینها از ساحت مقدّس او دور است.

 

 


1. این واژه از ماده «منى» گرفته شده که به معنى تقدیر و اندازه گیرى است، ولى بسیارى اوقات به معنى اندازه گیرى هاى خیالى و آرزوهاى موهوم به کار مى رود.

2. «غرور» به معنى اثر آشکار چیزى است و غالباً به آثارى که ظاهرى فریبنده و باطنى ناپسند دارد گفته مى شود.

3. «محیص» از ماده «حیص» به معنى عدول است. بنابراین، محیص به معنى وسیله عدول و راه فرار مى آید.

 

شرک گناه نابخشودنى شأن نزول:
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma