تحریم ازدواج با محارم

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 1
تفسیر: ازدواج موقت یک ضرورت اجتماعى

(آیه 23) در این آیه به محارم یعنى زنانى که ازدواج با آنها ممنوع است، اشاره کرده و براساس آن، محرمیت از سه راه ممکن است پیدا شود:

1. ولادت; که از آن تعبیر به «ارتباط نسبى» مى شود.

2. از طریق ازدواج; که به آن «ارتباط سببى» مى گویند.

3. از طریق شیرخوارگى; که به آن «ارتباط رضاعى» گفته مى شود.

نخست به محارم نسبى که هفت دسته هستند اشاره نموده مى فرماید: «حرام شده است بر شما، مادرانتان، و دختران، و خواهران، و عمه ها، و خاله ها، و دخترانِ برادر، و دختران خواهر شما» (حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهَاتُکُمْ وَ بَنَاتُکُمْ وَ أَخَوَاتُکُمْ وَ عَمَّاتُکُمْ وَ خَالاَتُکُمْ وَ بَنَاتُ الاَْخِ وَ بَنَاتُ الاُْخْتِ).

باید توجّه داشت که منظور از مادر، فقط آن زنى که انسان بىواسطه از او متولّد شده نیست، بلکه جدّه و مادر جدّه، مادر پدر و مانند آن را نیز شامل مى شود. همان طور که منظور از دختر، تنها دختر بىواسطه نیست، بلکه دختر و دخترِ پسر و دخترِ دختر و فرزندان آنها را نیز دربر مى گیرد، همچنین در مورد پنج دسته دیگر.

سپس به محارم رضاعى اشاره کرده مى فرماید: «و مادرانى که شما را شیر داده اند، و خواهران رضاعى شما» بر شما حرامند (وَ أُمَّهَاتُکُمُ الَّـتِى أَرْضَعْنَکُمْ وَ أَخَوَاتُکُمْ مِنَ الرَّضَاعَةِ).

و در آخرین مرحله به دسته سوم از محارم اشاره کرده و آنها را زیر چند عنوان بیان مى کند.

1. «و مادران همسرانتان» (وَ أُمَّهَاتُ نِسَائِکُمْ).

یعنى به محض اینکه زنى به ازدواج مردى درآمد و صیغه عقد جارى شد، مادر او و مادرِمادر او و هرچه بالاتر روند، بر او حرام ابدى مى شوند.

2. «و دختران همسرتان که در دامانِ شما پرورش یافته اند از همسرانى که با آنها آمیزش جنسى داشته اید» (وَ رَبَائِبُکُمُ الَّـتِى فِى حُجُورِکُمْ مِنْ نِسَائِکُمُ الَّـتِى دَخَلْتُمْ بِهِنَّ).

یعنى تنها با عقد شرعى یک زن، دختران او که از شوهر دیگرى بوده اند، بر شوهر حرام نمى شوند، بلکه مشروط بر این است که اضافه بر عقد شرعى، با آن زن همبستر نیز شده باشد.

سپس براى تأکید مطلب مى افزاید: «و چنانچه با آنها آمیزش جنسى نداشته اید، (دختران آنها) براى شما مانعى ندارد» (فَإِنْ لَمْ تَکُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ).

3. «و (همچنین) همسرهاى پسرانتان که از نسل شما هستند» نه پسرخوانده ها (وَ حَلاَئِلُ أَبْنَائِکُمُ الَّذِینَ مِنْ أَصْلاَبِکُمْ).(1)

4. «و (نیز حرام است بر شما) جمع میان دو خواهر کنید» (وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَیْنَ الاُْخْتَیْنِ).

و از آنجا که در زمان جاهلیت ازدواج با محارم و جمع میان دو خواهر رایج بود و افرادى مرتکب چنین ازدواجهایى شده بودند، قرآن بعد از جمله فوق مى گوید: «مگر آنچه در گذشته واقع شده; چراکه خداوند، آمرزنده و مهربان است» (إِلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ غَفُورًا رَحِیمًا).

یعنى اگر کسانى قبل از نزول این قانون چنین ازدواجى انجام داده اند کیفر و مجازاتى ندارند، اگرچه اکنون باید یکى از آن دو را انتخاب کرده و دیگرى را رها کنند.

تعبیر «مِنْ أَصْلاَبِکُمْ» (فرزندانى که از نسل شما هستند)، براى این است که روى یکى از رسوم غلط دوران جاهلیت ـ یعنى فرزندخواندگى و احکام آن ـ خطّ بطلان کشیده شود.

(آیه 24) این آیه بحث آیه قبل را درباره زنانى که ازدواج با آنها حرام است دنبال مى کند مى فرماید: «و زنان شوهردار» بر شما حرام است (وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ).

«محصنات» جمع «مُحصَنه» از ماده «حصن» به معنى قلعه و دژ است. به همین مناسبت به زنان شوهردار، همچنین زنان پاکدامن که از آمیزش جنسى با دیگران خود را حفظ مى کنند، یا تحت سرپرستى مردان قرار دارند، گفته مى شود.

این حکم اختصاص به زنان مسلمان ندارد و زنان شوهردار از هر مذهب همین حکم را دارند یعنى ازدواج با آنها ممنوع است.

تنها استثنایى که این حکم دارد در مورد زنان غیرمسلمانى است که در جنگها به اسارت مسلمانان درمى آیند. آیه مى فرماید: «مگر آنها را که (از راه اسارت) مالک شده اید» (إِلاَّ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ).

زیرا اسارت آنها به حکم طلاق است و اسلام اجازه مى دهد بعد از تمام شدن عدّه با آنان ازدواج کنند و یا همچون یک کنیز با آنان رفتار شود.(2)

سپس براى تأکید احکام گذشته که در مورد محارم و مانند آن وارد شده، مى فرماید: «اینها احکامى است که خداوند براى شما مقرّر داشته است» (کِتَابَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ).

بنابراین، به هیچوجه قابل تغییر و عدول نیست.

سپس مى گوید: «امّا زنان دیگر غیر از اینها (که گفته شد)، براى شما حلال است که با اموال خود، آنان را اختیار کنید; در حالى که پاکدامن باشید و از زنا، خوددارى نمایید» (وَ أُحِلَّ لَکُمْ مَاوَرَاءَ ذلِکُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِکُمْ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ).

جمله «أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِکُمْ»، اشاره به این است که رابطه زناشویى باید به شکل ازدواج با پرداخت مَهر یا به شکل مالک شدن کنیز با پرداخت قیمت باشد.

سپس به مسأله ازدواج موقّت (مُتعه) اشاره کرده مى گوید: «و زنانى را که متعه، [= ازدواج موقّت] مى کنید، واجب است مهرشان را بپردازید» (فَمَااسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَـَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً).

بعد از ذکر لزوم پرداخت مهر مى فرماید: «و گناهى بر شما نیست در آنچه بعد از تعیین مهر، با یکدیگر توافق کرده اید» بعداً مى توانید با توافق، آن را کم یا زیاد کنید (وَ لاَجُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِیضَةِ).

بنابراین، مهر یک نوع بدهکارى است که با رضایت طرفین قابل تغییر است و در این موضوع تفاوتى میان عقد موقّت و دائم نیست.

احکامى که در آیه به آن اشاره شد متضمن خیر و سعادت افراد بشر است زیرا: «خداوند، دانا و حکیم است» (إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا).

قابل ذکر است که مشروع بودن این نوع ازدواج در زمان پیامبر قطعى است و دلیل قابل اعتمادى درباره نسخ شدن آن در دست نیست.

 

 


1. «حلائل» جمع «حلیله» از ماده «حل»، به معنى زنى است که بر انسان حلال است. یا از ماده «حلول» به معنى زنى است که با مردى در یک محل زندگى و آمیزش جنسى دارد.

2. مقدار عدّه آنها یک بار قاعده شدن و یا اگر باردار باشند، وضع حمل نمودن است.

 

تفسیر: ازدواج موقت یک ضرورت اجتماعى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma