گوشه دیگرى از خلافکارى هاى یهود

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 1
تفسیر: بهانه جویى یهود سرنوشت صالحان و ناصالحان یهود

(آیه 155) در اینجا قرآن به قسمتهاى دیگرى از خلافکارى هاى بنى اسرائیل و کارشکنى ها و دشمنى هاى آنها با پیامبران خدا اشاره کرده است. نخست به پیمان شکنى و کفر جمعى از آنها و قتل پیامبران به دست آنان اشاره کرده مى فرماید: «ما آنها را به خاطر پیمان شکنى» از رحمت خود دور ساختیم یا قسمتى از نعمتهاى پاکیزه را بر آنان تحریم نمودیم (فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِیثَاقَهُمْ).

و به دنبال این پیمان شکنى، «آیات خدا را انکار کردند» و راه مخالفت پیش گرفتند (وَ کُفْرِهِمْ بِـَایَاتِ اللَّهِ).

و به این نیز قناعت نکردند، بلکه به جنایت بزرگ دیگرى دست زدند و آن «کشتن پیامبران به ناحق» بود (وَ قَتْلِهِمُ الاَْنْبِیَاءَ بِغَیْرِ حَقّ).

آنها به قدرى در اعمال خلاف جسور و بى باک بودند که از روى استهزا «مى گفتند: بر دلهاى ما، پرده افکنده شده و سخنان پیامبر را درک نمى کنیم» (وَ قَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ).

قرآن در ادامه مى افزاید: دلهاى آنها مُهر شده و هیچ گونه حقّى در آن نفوذ نمى کند ولى عامل کفر و بى ایمانى، خود آنها هستند. به همین دلیل، جز افراد کمى، که خود را از این گونه لجاجتها برکنار داشته اند، ایمان نمى آورند. مى فرماید: «آرى، خداوند به علّت کفرشان، بر دلهاى آنها مُهر زده; که جز عدّه کمى (که راه حق مى پویند و لجاج ندارند،) ایمان نمى آورند» (بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَیْهَا بِکُفْرِهِمْ فَلاَ یُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِیلاً).

(آیه 156) «و (نیز) به خاطر کفرشان، و تهمت بزرگى که بر مریم زدند» (وَ بِکُفْرِهِمْ وَ قَوْلِهِمْ عَلَى مَرْیَمَ بُهْتَانًا عَظِیمًا).

(آیه 157) «و گفتارشان که: ما، مسیح عیسى بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم» (وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ).

شاید تعبیر «رسول اللّه» را در مورد مسیح، از روى استهزا مى گفتند.

«در حالى که نه او را کشتند، و نه بر دار آویختند; لکن امر بر آنها مشتبه شد» و دیگرى را که شباهت به او داشت اشتباهاً بر دار زدند (وَ مَا قَتَلُوهُ وَ مَا صَلَبُوهُ وَ لَـکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ).

سپس قرآن مى گوید: «و کسانى که در مورد (قتل) او اختلاف کردند، از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروى مى کنند» (وَ إِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِیهِ لَفِى شَکّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْم إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ).

آن گاه قرآن به عنوان تأکید مطلب مى گوید: «و قطعاً او را نکشتند» (وَ مَا قَتَلُوهُ یَقِینًا).

(آیه 158) «بلکه خدا او را به سوى خود، بالا برد. و خداوند، توانا و حکیم است» (بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ وَ کَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا).

اگر قرآن روى مصلوب نشدن مسیح(ع) تکیه کرده، به خاطر این است که عقیده خرافى فداء (بازخرید گناهان امّت) را به شدّت بکوبد، تا مسیحیان نجات را در گِرو اعمال خویش ببینند، نه در پناه بردن به صلیب.

(آیه 159) در تفسیر این آیه دو احتمال است که هر یک به جهاتى قابل ملاحظه است:

 

1. آیه مى فرماید: «و هیچ یک از اهل کتاب نیست مگر اینکه پیش از مرگش به او ]= حضرت مسیح[ ایمان مى آورد» (وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ إِلاَّ لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ).

و آن هنگامى است که انسان در آستانه مرگ قرار مى گیرد و، ارتباط او با این جهان ضعیف و با جهان بعد از مرگ قوى مى گردد، پرده ها از برابر چشم او کنار مى رود و بسیارى از حقایق را مى بیند، در این موقع چشم حقیقت بین او مقام مسیح را مشاهده مى کند و، در برابر او تسلیم مى گردد، آنها که منکر او شدند به او مؤمن مى شوند و کسانى که او را خدا دانستند به اشتباه خود پى مى برند، در حالى که این ایمان هیچ سودى براى آنها ندارد. پس چه بهتر، اکنون که ایمان مفید است مؤمن شوند.

2. منظور این است که اهل کتاب به حضرت مسیح(ع) پیش از مرگ او ایمان مى آورند، یهودیان او را به نبوّت مى پذیرند و مسیحیان دست از الوهیت او مى کشند و این به هنگامى است که مسیح، طبق روایات اسلامى، در موقع ظهور حضرت مهدى(عج) از آسمان فرود مى آید و پشتِ سر او نماز مى گذارد و یهود و نصارى نیز او را مى بینند و به او و مهدى(عج) ایمان مى آورند. روشن است که مسیح، به حکم اینکه آیینش مربوط به گذشته بوده، وظیفه دارد در این زمان از آیین موجود یعنى اسلام که مهدى(عج) مجرى آن است، پیروى کند.

در پایان آیه مى فرماید: «و روز قیامت، بر آنها گواه خواهد بود» (وَ یَوْمَ الْقِیَـمَةِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهِیدًا).

منظور از گواهى مسیح بر ضدّ آنها این است که او گواهى مى دهد که تبلیغ رسالت کرده و آنها را هیچ گاه به الوهیت خود دعوت ننموده، بلکه به ربوبیت پروردگار جهانیان دعوت کرده است.

 

تفسیر: بهانه جویى یهود سرنوشت صالحان و ناصالحان یهود
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma