تفسیر: آنها که مرد سخن اند

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 1
شأن نزول: سنّت پیامبر همچون وحى الهى است

قرآن در این آیه روى سخن را به پیامبر کرده مى فرماید: «آیا ندیدى کسانى را که (در مکّه) به آنها گفته شد: (فعلاً) دست از جهاد بدارید; و نماز را برپا کنید; و زکات بپردازید (امّا آنها از این دستور، ناراحت بودند)، ولى هنگامى که (در مدینه) فرمان جهاد به آنها داده شد، جمعى از آنان، از مردم مى ترسیدند، همان گونه که از خدا مى ترسند، بلکه بیش تر» (أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ قِیلَ لَهُمْ کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ وَ أَقِیمُوا الصَّلَوةَ وَ ءَاتُوا الزَّکَوةَ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیَةً).

آنها در اعتراض خود «گفتند: پروردگارا! چرا جهاد را بر ما مقرّر داشتى؟! چرا این فرمان را تا زمان نزدیکى تأخیر نینداختى؟!» (وَ قَالُوا رَبَّنَا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَاالْقِتَالَ لَوْلاَ أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَل قَرِیب).(1)

قرآن به این افراد دو جواب مى دهد: نخست پاسخى است که لابه لاى عبارت «یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیَةً» گذشت; یعنى آنها به جاى اینکه از خداى قادر قاهر بترسند، از بشر ضعیف و ناتوان مى ترسند، بلکه وحشتشان از چنین بشرى بیش از خداست!

پاسخ دیگر را قسمت آخر آیه مى دهد مى فرماید: «به آنها بگو: سرمایه زندگى دنیا، ناچیز است; و سراى آخرت براى کسى که پرهیزگار باشد بهتر است. و به اندازه رشته شکاف هسته خرمایى، به شما ستم نخواهد شد» (قُلْ مَتَاعُ الدُّنْیَا قَلِیلٌ وَالاَْخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقَى وَ لاَتُظْلَمُونَ فَتِیلاً).

(آیه 78) با توجّه به آیات قبل و بعد استفاده مى شود که این آیه و آیه بعد نیز مربوط به جمعیّتى از منافقان است که در صفوف مسلمانان جاى گرفته بودند. آنها از شرکت در میدان جهاد وحشت داشتند و هنگامى که دستور جهاد صادر گردید ناراحت شدند. قرآن به آنها در برابر این طرز تفکّر دو پاسخ مى گوید; پاسخ اوّل را قسمت آخر آیه قبل بیان کرد و پاسخ دوم را در این آیه مى خوانیم. مى فرماید: فرار از مرگ چه سودى براى شما دارد! «هرجا باشید، مرگ شما را درمى یابد; هرچند در برجهاى محکم باشید» (أَیْنَمَا تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فِى بُرُوج مُشَیَّدَة).(2)

درست است که قلعه هاى محکم گاهى جلو مرگهاى غیرطبیعى را مى گیرند ولى چند روز دیگر مرگ طبیعى به سراغ آدمى خواهد آمد. پس چه بهتر که این مرگ حتمى و اجتناب ناپذیر، در یک مسیر سازنده و صحیح همچون جهاد صورت گیرد.

قرآن در ذیل همین آیه به یکى دیگر از سخنان بى اساس و پندارهاى باطل منافقان اشاره کرده مى گوید: «و اگر به آنها [= منافقان] حسنه (و پیروزى) برسد مى گویند: این، از ناحیه خداست» (وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هَـذِهِ مِنْ عِنْدِاللَّهِ).

یعنى ما شایسته ایم که خدا چنین مواهبى را به ما داده!

«و اگر سیّئه (و شکستى) برسد، مى گویند: «این، از ناحیه تو است» (وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُوا هَـذِهِ مِنْ عِنْدِکَ).

«بگو: همه اینها از ناحیه خداست»، که بر اساس لیاقتها و ارزشهاى وجودى مردم به آنها داده مى شود (قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِاللَّهِ).

و در پایان آیه به عنوان اعتراض به عدم تفکّر آنها در موضوعات مختلف زندگى، مى گوید: «پس چرا این گروه حاضر نیستند سخنى را درک کنند» (فَمَالِ هَـؤُلاَءِ الْقَوْمِ لاَ یَکَادُونَ یَفْقَهُونَ حَدِیثًا).

(آیه 79) سپس در این آیه مى فرماید: «آنچه از نیکیها به تو مى رسد، از طرف خداست; و آنچه از بدى به تو مى رسد، از سوى خود توست!» (مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَة فَمِنَ اللَّهِ وَ مَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَة فَمِنْ نَفْسِکَ).

و در پایان آیه به آنها که شکستها و ناکامیهاى خود را به پیامبر(ص) نسبت مى دادند و به اصطلاح اثر قدم او مى دانستند، پاسخ مى گوید: «و ما تو را رسول براى مردم فرستادیم; و گواهى خدا در این باره، کافى است» (وَ أَرْسَلْنَاکَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَ کَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا).

اگر در آیه قبل حسنات و سیّئات به خداوند نسبت داده شده، به خاطر آن است که منابع قدرت، حتّى قدرتهایى که از آن سوءاستفاده مى شود، از ناحیه خداست; و اگر در این آیه سیّئات به مردم نسبت داده شده، اشاره به جنبه هاى منفى و سوءاستفاده از مواهب و قدرتهاى خدادادى است.

 


1. از بعضى احادیث استفاده مى شود که آنها سخنانى درباره قیام مهدى ـ عج ـ شنیده بودند. از این رو انتظار داشتند که مسأله جهاد به زمان قیام آن حضرت موکول گردد.

2. «مشیّدة» در اصل از ماده «شید» به معنى گچ و موادّ محکم دیگرى است که براى استحکام بنا به کار مى برند. از آنجا که در آن زمان معمولاً محکم ترین مادّه براى استحکام بنا گچ بوده، بیش تر به این مادّه اطلاق مى شده است.

شأن نزول: سنّت پیامبر همچون وحى الهى است
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma