مردگان زنده نما

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 1
همواره در راه مصلحان مشکلات بوده آیا رستاخیز براى حیوانات هم وجود دارد؟

(آیه 35) این آیه و آیه بعد ادامه تسلّى دادن به پیامبر است که در آیات قبل گذشت.

از آنجا که فکر و روح پیامبر(ص) از گمراهى و لجاجت مشرکان بسیار ناراحت و پریشان بود و علاقه داشت با هر وسیله اى که شده آنها را به صف مؤمنان بکشاند، خداوند مى فرماید: «و اگر اعراض آنها بر تو سنگین است، چنانچه بتوانى نقبى در زمین بزنى، یا نردبانى به آسمان بگذارى (و اعماق زمین و آسمانها را جستوجو کنى، چنین کن) تا آیه (و نشانه دیگرى) براى آنها بیاورى!» ولى بدان که این لجوجان ایمان نمى آورند (وَ إِنْ کَانَ کَبُرَ عَلَیْکَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِىَ نَفَقًا فِى الاَْرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِى السَّمَاءِ فَتَأْتِیَهُمْ بِـَایَة).(1)

خداوند با این جمله به پیامبر خود مى فهماند که هیچ گونه نقصى در تعلیمات و دعوت تو نیست، بلکه نقص از ناحیه آنهاست که تصمیم گرفته اند حق را نپذیرند. از این رو هیچ کوششى اثر نمى بخشد، نگران مباش !

ولى براى اینکه توهّم نشود که خداوند قادر نیست آنها را وادار به تسلیم کند، مى فرماید: «امّا اگر خدا بخواهد، آنها را (به اجبار) بر هدایت جمع خواهد کرد» (وَ لَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى).

یعنى او مى تواند آنها را به تسلیم در برابر دعوت تو و اعتراف به حق و ایمان وادار کند. ولى هدایت اجبارى چه سودى دارد، آفرینش بشر براى تکامل بر اساس اختیار و آزادى اراده مى باشد. تنها در صورت آزادى اراده است که ارزش مؤمن از کافر و نیکان از بدان شناخته مى شود.

سپس مى گوید: «پس هرگز از جاهلان مباش» (فَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِینَ).

یعنى بى تابى مکن و صبر و استقامت را از دست مده و بیش از اندازه خود را به خاطر کفر و شرک آنها ناراحت مکن، بدان راه همین است که تو مى پیمایى.

بى شک پیامبراز این حقایق باخبر بود، امّا خداوند اینها را به عنوان یادآورى و تسلّى براى پیامبر خود بازگو مى کند.

(آیه 36) در این آیه براى تکمیل این موضوع و تسلّى بیش تر، به پیامبر(ص) مى گوید: «تنها کسانى (دعوت تو را) مى پذیرند که گوش شنوا دارند» (إِنَّمَا یَسْتَجِیبُ الَّذِینَ یَسْمَعُونَ).

«امّا مردگان (و آنها که روح انسانى را از دست داده اند، ایمان نمى آورند; و) خدا آنها را (در قیامت) برمى انگیزد; سپس به سوى او، بازگردانده مى شوند» (وَالْمَوْتَى یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ).

آن روز با مشاهده صحنه هاى رستاخیز ایمان مى آورند، ولى ایمانشان سودى ندارد.

(آیه 37) در این آیه یکى از بهانه جویى هاى مشرکان مطرح شده است. به طورى که در بعضى از روایات آمده: جمعى از رؤساى قریش هنگامى که از معارضه و مقابله با قرآن عاجز ماندند، به پیامبر(ص) گفتند: اینها فایده ندارد، اگر راست مى گویى معجزاتى همانند عصاى موسى و ناقه صالح براى ما بیاور.

قرآن مى گوید: «و گفتند: چرا نشانه (و معجزه اى) از طرف پروردگارش بر او نازل نمى شود؟!» (وَ قَالُوا لَوْلاَ نُزِّلَ عَلَیْهِ ءَایَةٌ مِنْ رَبِّهِ).

روشن است که آنها این پیشنهاد را از روى حقیقت جویى نمى گفتند زیرا پیامبر(ص) به اندازه کافى براى آنها معجزه آورده بود.

 

از این رو قرآن مى گوید: «بگو: خداوند، قادر است که نشانه اى نازل کند» (قُلْ إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ عَلَى أَنْ یُنَزِّلَ ءَایَةً).

ولى اشکال کار این است که اگر به این گونه تقاضاها که از سر لجاجت مى کنید ترتیب اثر داده شود، سپس ایمان نیاورید، همگى گرفتار مجازات الهى شده، نابود خواهید گشت زیرا این نهایت بى حرمتى نسبت به ساحت مقدّس پروردگار و فرستاده او و آیات و معجزات اوست. از این رو در پایان آیه مى فرماید: «ولى بیش تر آنها نمى دانند» (وَ لَـکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَیَعْلَمُونَ).

(آیه 38) به دنبال آیات گذشته که درباره مشرکان بحث مى کرد و آنها را به سرنوشتى که در قیامت دارند متوجّه مى ساخت، این آیه از «حشر» و رستاخیز عمومى موجودات زنده و انواع حیوانات سخن به میان آورده مى گوید: «هیچ جنبنده اى در زمین، و هیچ پرنده اى که با دو بال خود پرواز مى کند، نیست مگر اینکه امّتهایى همانند شما هستند» (وَ مَا مِنْ دَابَّة فِى الاَْرْضِ وَ لاَطَائِر یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُکُمْ).

«دابّه» از ماده «دیبب»، به معنى آهسته راه رفتن و قدمهاى کوتاه برداشتن است و معمولاً به همه جنبندگان روى زمین گفته مى شود.

«طائر» به هر گونه پرنده اى گفته مى شود و چون در پاره اى موارد به امور معنوى که داراى پیشرفت و جهش هستند، این واژه اطلاق مى گردد، در آیه مورد بحث براى اینکه نظر فقط روى پرندگان متمرکز شود، جمله «یطیر بجناحیه» (با دو بال خود پرواز مى کند) به آن افزوده شده.

«امم» جمع «امّت» و آن به معنى جمعیّتى است که داراى قدر مشترکى هستند مثلاً دین واحد یا زبان واحد یا صفات و کارهاى واحدى دارند.

به این ترتیب، هر یک از انواع حیوانات و پرندگان براى خود امّتى هستند همانند انسانها. یعنى آنها نیز در عالم خود داراى علم و شعور و ادراک هستند، خدا را مى شناسند و به اندازه توانایى خود او را تسبیح و تقدیس مى گویند. اگرچه فکرشان در سطحى پایین تر از فکر و فهم انسانهاست.

 

سپس در جمله بعد مى گوید: «ما هیچ چیز را در این کتاب، فروگذار نکردیم» (مَا فَرَّطْنَا فِى الْکِتَابِ مِنْ شَىْء).

ممکن است منظور از کتاب، قرآن بوده باشد که همه امور مربوط به تربیت و هدایت و تکامل انسان، در آن وجود دارد. همچنین احتمال دارد منظور از کتاب، عالم هستى باشد زیرا عالم آفرینش مانند کتاب بزرگى است که همه چیز در آن آمده است.

در پایان آیه مى گوید: «سپس همگى به سوى پروردگارشان محشور مى گردند» (ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ).

روى این جهت، آیه به مشرکان اخطار مى کند: خداوندى که تمام اصناف حیوانات را آفریده و نیازمندى هاى آنها را تأمین کرده و مراقب تمام افعال آنهاست و براى همه رستاخیزى قرار داده، چگونه ممکن است براى شما حشر و رستاخیزى قرار ندهد؟

 

 


1. «نفق» به معنى «نقب» و راه هاى زیرزمینى است. «سلّم» به معنى نردبان است.

 

همواره در راه مصلحان مشکلات بوده آیا رستاخیز براى حیوانات هم وجود دارد؟
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma