تفسیر: توبه بى فایده

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 1
شأن نزول: نفوذ آیات قرآن در دلهاى مسلمانان

در آیات قبل سخن از کسانى بود که از راه انحرافى خود پشیمان شده و توبه حقیقى نموده بودند و توبه آنها قبول شد، ولى در این آیه سخن از کسانى است که توبه آنها پذیرفته نیست. مى فرماید: «کسانى که پس از ایمان کافر شدند و سپس بر کفر (خود) افزودند، (و در این راه اصرار ورزیدند،) هیچ گاه توبه آنان، (که از روى ناچارى یا در آستانه مرگ صورت مى گیرد،) قبول نمى شود; و آنها گمراهان (واقعى)اند» چراکه هم راه خدا را گم کرده اند و هم راه توبه را (إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بَعْدَ إِیمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُوا کُفْرًا لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولَـئِکَ هُمُ الضَّالُّونَ).

(آیه 91) به دنبال اشاره اى که در آیه قبل به توبه هاى بیهوده شد، در این آیه سخن از کفّاره بیهوده مى گوید. مى فرماید: «کسانى که کافر شدند و در حال کفر از دنیا رفتند، اگرچه روى زمین پر از طلا باشد، و آن را به عنوان فدیه (و کفّاره اعمال بد خویش) بپردازند، هرگز از هیچ یک آنها قبول نخواهد شد» (إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ مَاتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْءُ الاَْرْضِ ذَهَبًا وَ لَوِ افْتَدَى بِهِ).

منظور از تعبیر «روى زمین پر از طلا باشد»، این است که انفاق آنها هرقدر هم زیاد باشد، با وجود آلودگى روح و جان و دشمنى با حق، بى فایده است. چراکه معلوم است که اگر مجموع زمین پر از طلا گردد، آن گاه ارزش طلا با خاک یکسان خواهد بود. بنابراین جمله بالا کنایه اى براى بیان وسعت دایره انفاق و بخشش است.

در اینکه منظور از این انفاق، در این جهان یا جهان دیگر است؟ مفسّران دو احتمال داده که ممکن است آیه ناظر به هر دو باشد; چه تمام دنیا را در حال حیات خود انفاق کنند و چه در قیامت به عنوان فدیه بدهند، پذیرفته نیست. ولى ظاهر آیه نشان مى دهد که مربوط به جهان دیگر است زیرا مى گوید: کسانى که کافر شدند و در حال کفر از دنیا رفتند. یعنى پس از مرگ در حال کفر اگر ـ به فرض ـ بزرگ ترین ثروتهاى جهان در اختیارشان باشد و تصوّر کنند همانند این جهان مى توانند با استفاده از ثروت، مجازات الهى را از خود دور سازند، سخت در اشتباهند و این جریمه مالى و فدیه به هیچوجه در مجازات آنها اثر نخواهد داشت. در واقع، مضمون آیه شبیه چیزى است که در آیه 15 سوره حدید آمده است که مى گوید: «پس امروز نه از شما (منافقان) فدیه اى پذیرفته مى شود، و نه از کافران.»

در پایان آیه به نکته دیگرى اشاره کرده مى گوید: «و براى آنان، مجازات دردناک است; و یاورانى ندارند» (أُولَـئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ وَ مَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِینَ).

یعنى نه تنها فدیه و انفاق به حال آنها سودى ندارد، بلکه شفاعتِ شفاعت کنندگان نیز شامل حالشان نمى شود زیرا شفاعت شرایطى دارد که مهم ترین آنها ایمان به خداست و اصولا شفاعت به اذن خداست.

و چون شفاعت به اذن خداست، شافعان هرگز از چنین افراد نالایق شفاعت نمى کنند که شفاعت نیز لیاقتى لازم دارد و اذن الهى شامل افراد نالایق نمى شود.

(آیه 92) در این آیه به یک نشانه ایمان اشاره کرده مى گوید: «هرگز به (حقیقت) نیکوکارى نمى رسید مگر اینکه از آنچه دوست مى دارید، (در راه خدا) انفاق کنید» (لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ).

«برّ» معنى وسیعى دارد که به تمام نیکیها، اعمّ از ایمان و اعمال پاک، گفته مى شود. از آیه 177 سوره بقره استفاده مى شود که ایمان به خدا و روز رستاخیز و فرشتگان و کتاب آسمانى و پیامبران، انفاق به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان، برپا داشتن نماز و پرداخت زکات، وفاى به عهد و استقامت در برابر محرومیتها و بیماریها، همه از شعب «برّ» و نیکى محسوب مى شوند.

بنابراین، رسیدن به مقام نیکوکاران واقعى شرایط زیادى دارد که یکى از آنها، انفاق کردن از اموالى است که مورد علاقه انسان است. این گونه انفاق مقیاسى است براى سنجش ایمان و شخصیت.

در پایان آیه براى جلب توجّه انفاق کنندگان مى فرماید: «و آنچه انفاق مى کنید (کم یا زیاد، از اموال مورد علاقه یا غیر مورد علاقه)، خداوند از آن آگاه است» (وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَىْء فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ).

و بنابراین هرگز گم نخواهد شد و نیز چگونگى آن بر او مخفى نخواهد ماند.

 

شأن نزول: نفوذ آیات قرآن در دلهاى مسلمانان
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma