چرا افراد لجوج به راه نمى آیند

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 1
تفسیر: تمام آثار شرک باید برچیده شود

(آیه 111) این آیه با آیات قبل مربوط است. هدف این چند آیه این است که روشن سازد جمعى از تقاضاکنندگان معجزات در تقاضاهاى خود صادق نیستند و هدفشان پذیرش حق نمى باشد همچنین بعضى از خواسته هاى آنها، مثل آمدن خدا در برابر آنان، محال است.

قرآن در این آیه با صراحت مى گوید: «و (حتّى) اگر فرشتگان را بر آنها نازل مى کردیم، و مردگان با آنان سخن مى گفتند، و همه چیز را در برابر آنها جمع مى نمودیم، هرگز ایمان نمى آوردند» (وَ لَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَیْهِمُ الْمَلاَئِکَةَ وَ کَلَّمَهُمُ الْمَوْتَى وَ حَشَرْنَا عَلَیْهِمْ کُلَّ شَىْء قُبُلاً مَا کَانُوا لِیُؤْمِنُوا).

سپس براى تأکید مطلب مى فرماید: «مگر آنکه خدا بخواهد» و آنها را بر قبول ایمان اجبار کند (إِلاَّ أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ).

بدیهى است که این گونه ایمان هیچ فایده تربیتى و اثر تکاملى نخواهد داشت.

در پایان آیه مى افزاید: «ولى بیش تر آنها نمى دانند» (وَ لَـکِنَّ أَکْثَرَهُمْ یَجْهَلُونَ).

(آیه 112) در آیات قبل گفتیم وجود دشمنان سرسخت و لجوج در برابر پیامبر اسلام(ص) منحصر به او نبود، در این آیه مى فرماید: «این چنین در برابر هر پیامبرى، دشمنى از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم» (وَ کَذلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِىّ عَدُوًّا شَیَاطِینَ الاِْنْسِ وَالْجِنِّ).

و کارشان این بوده که «به طور سرّى (و درِ گوشى) سخنان فریبنده و بى اساس (براى اغفال مردم) به یکدیگر مى گفتند» (یُوحِى بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْض زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا).(1)

«و اگر پروردگارت مى خواست، چنین نمى کردند»; و مى توانست جلو آنها را بگیرد; ولى اجبار سودى ندارد (وَ لَوْ شَاءَ رَبُّکَ مَا فَعَلُوهُ).

خداوند این کار را نکرد زیرا مى خواست مردم آزاد باشند تا میدانى براى آزمایش و تکامل و پرورش آنها وجود داشته باشد. از این رو در پایان آیه به پیامبرش دستور مى دهد مى گوید: «بنابراین، آنها و تهمتهایشان را به حال خود واگذار» (فَذَرْهُمْ وَ مَا یَفْتَرُونَ).

(آیه 113) در این آیه مى گوید: «نتیجه (وسوسه هاى شیطان و تبلیغات شیطان صفتان) این خواهد شد که دلهاى منکران قیامت، به آنها متمایل گردد; و به آن راضى شوند» (وَ لِتَصْغَى إِلَیْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِینَ لاَیُؤْمِنُونَ بِالاَْخِرَةِ وَ لِیَرْضَوْهُ).

«و هر گناهى که بخواهند، انجام دهند» (وَ لِیَقْتَرِفُوا مَا هُمْ مُقْتَرِفُونَ).

(آیه 114) در این آیه که در حقیقت نتیجه آیات قبل است مى گوید: با این همه آیات روشنى که در زمینه توحید گذشت، «آیا غیر خدا را به داورى طلبم؟!» (أَفَغَیْرَ اللَّهِ أَبْتَغِى حَکَمًا).

«در حالى که اوست که این کتاب آسمانى را، که همه چیز در آن آمده، (و میان حق و باطل، نور و ظلمت، کفر و ایمان، جدایى افکنده) به سوى شما فرستاده است» (وَ هُوَ الَّذِى أَنْزَلَ إِلَیْکُمُ الْکِتَابَ مُفَصَّلاً).

سپس مى گوید: نه تنها تو و مسلمانان مى دانید که این کتاب از طرف خدا است، «و کسانى که به آنها کتاب آسمانى داده ایم مى دانند این کتاب، به حق از طرف پروردگارت نازل شده» (وَالَّذِینَ ءَاتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّکَ بِالْحَقِّ).

«بنابراین، از تردیدکنندگان مباش» (فَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ).

(آیه 115) در این آیه مى فرماید: «و کلام پروردگار تو، با صدق و عدل، به حدّ تمام رسید; هیچ کس نمى تواند کلمات او را دگرگون سازد; و او شنونده داناست» (وَ تَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ صِدْقًا وَ عَدْلاً لاَمُبَدِّلَ لِکَلِمَاتِهِ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ).

«کلمه» در لغت به معنى گفتار و هر گونه جمله اى است و حتّى به سخنان طولانى گفته مى شود.

منظور از «کلمه» در آیه فوق، قرآن است زیرا در آیات قبل نیز سخن از قرآن در میان بوده است.

در حقیقت، آیه مى گوید به هیچوجه قرآن جاى تردید و شک نیست زیرا از هر نظر کامل و بى عیب است. تواریخ و اخبار آن صدق و احکام و قوانین آن، عدل است.

بعضى از مفسّران با این آیه استدلال بر عدم امکان راه یافتن تحریف در قرآن کرده اند زیرا جمله «لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ» اشاره به این است که هیچ کس نمى تواند تغییر و تبدیلى، نه از نظر لفظ و نه از نظر اخبار و نه از نظر احکام، در قرآن ایجاد کند، و همیشه این کتاب آسمانى که باید تا آخر دنیا راهنماى جهانیان باشد، از دستبرد خائنان و تحریف کنندگان مصون و محفوظ خواهد بود.

(آیه 116) مى دانیم آیات این سوره در مکّه نازل شد و در آن زمان مسلمانان به شدّت در اقلّیت بودند گاهى اقلّیت آنها و اکثریت قاطع بت پرستان و مخالفان اسلام، ممکن بود این توهّم را براى بعضى ایجاد کند که اگر آیین آنها باطل و بى اساس است چرا این همه پیرو دارد و اگر ما بر حقّیم چرا این قدر کم هستیم ؟

در این آیه براى دفع این توهّم، پیامبر خود را مخاطب ساخته مى گوید: «اگر از بیش تر کسانى که در روى زمین هستند اطاعت کنى، تو را از راه خدا گمراه مى کنند» (وَ إِنْ تُطِـعْ أَکْثَرَ مَنْ فِى الاَْرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ).

در جمله بعد دلیل این موضوع را بیان مى کند مى گوید: «آنها تنها از گمان پیروى مى نمایند، و تخمین و حدس (واهى) مى زنند» (إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّالظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ).

(آیه 117) از آنجا که مفهوم آیه قبل این است که اکثریت به تنهایى نمى تواند راه حق را نشان دهد، نتیجه اش این مى شود که راه حق را تنها باید از خداوند گرفت هرچند طرفداران راه حق در اقلّیت بوده باشند. به همین خاطر، در این آیه دلیل این موضوع را روشن مى سازد که: «پروردگارت به کسانى که از راه او گمراه گشته اند، آگاه تر است; و همچنین به کسانى که هدایت یافته اند» (إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ مَنْ یَضِلُّ عَنْ سَبِیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ).

 


1. «زخرف» به معنى زینت، همچنین به معنى طلا که وسیله زینت است آمده، سپس به سخنان فریبنده که ظاهرى زیبا دارد نیز زخرف و مزخرف گفته شده است.

 

تفسیر: تمام آثار شرک باید برچیده شود
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma