بى شک نخستین شرط حساب و جزا مسأله عقل و شعور و به دنبال آن تکلیف و مسوولیت است. طرفداران این عقیده مى گویند: زندگى بسیارى از حیوانات آمیخته با نظام شگفت انگیزى است که روشنگر سطح عالى فهم و شعور آنهاست. کیست که درباره مورچگان و زنبور عسل و تمدّن عجیب آنها و نظام حیرت آور لانه و کندو سخنانى نشنیده باشد ! مسلّماً اینها را به آسانى نمى توان ناشى از غریزه دانست زیرا غریزه معمولا سرچشمه کارهاى یک نواخت است، امّا اعمالى که در شرایط خاصى که قابل پیش بینى نبوده، به عنوان عکس العمل انجام مى گردد، به فهم و شعور شبیه تر است تا به غریزه.
مثلا گوسفندى که در عمر خود گرگ را ندیده، براى نخستین بار که آن را مى بیند، به خوبى خطرناک بودن این دشمن را تشخیص داده و به هر وسیله که بتواند، براى دفاع از خود و نجات از خطر متوسّل مى شود.
از اینها گذشته، در آیات متعدّدى از قرآن، مطالبى دیده مى شود که دلیل قابل ملاحظه اى براى فهم و شعور بعضى از حیوانات محسوب مى شود. داستان فرار کردن مورچگان از برابر لشکر سلیمان و داستان آمدن هدهد به منطقه سبا و یمن و آوردن خبرهاى هیجان انگیز براى سلیمان، شاهد این مدّعاست.
در روایات اسلامى نیز در زمینه رستاخیز حیوانات احادیث متعدّدى دیده مى شود، از جمله از ابوذر نقل شده که مى گوید: ما خدمت پیامبر(ص) بودیم که در پیش روى ما دو بز به یکدیگر شاخ زدند. حضرت فرمود: «مى دانید چرا اینها به یکدیگر شاخ زدند؟» حاضران عرض کردند: نه. فرمود: «ولى خدا مى داند چرا; و به زودى در میان آنها داورى خواهد کرد.»