نتیجه داورى طاغوت

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 1
تفسیر: شأن نزول:

(آیه 61) به دنبال نهى از مراجعه به طاغوت و داوران جور، در این آیه و دو آیه بعد نتایج این گونه داورى ها و دستاویزهایى که منافقان براى توجیه کار خود به آن متشبث مى شدند مورد بررسى قرار گرفته است.

در آیه مورد بحث مى فرماید: این گونه مسلمان نماها نه تنها براى داورى به سراغ طاغوت مى روند، بلکه «هنگامى که به آنها گفته شود: به سوى آنچه خداوند نازل کرده، و به سوى پیامبر بیایید، منافقان را مى بینى که از (قبول دعوت) تو، اعراض مى کنند» (وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ رَأَیْتَ الْمُنَافِقِینَ یَصُدُّونَ عَنْکَ صُدُودًا).

یعنى مقاومت و اصرار آنها در این کار نشان دهنده روح نفاق و ضعف ایمان آنهاست، وگرنه با دعوت پیامبر بیدار مى شدند و به اشتباه خود معترف مى گشتند.

(آیه 62) در این آیه مى فرماید: «پس چگونه وقتى که به خاطر اعمالشان، گرفتار مصیبتى مى شوند، سپس به سراغ تو مى آیند» (فَکَیْفَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ ثُمَّ جَاءُوکَ).

و در این موقع «سوگند به خدا یاد مى کنند که منظور ما (از بردنِ داورى نزد دیگران)، جز نیکى کردن و توافق در (میان طرفین نزاع،) نبوده است؟!» (یَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ إِحْسَانًا وَ تَوْفِیقًا).

(آیه 63) خدا در این آیه نقاب از چهره آنها کنار مى زند و این گونه تظاهرات دروغین را ابطال مى کند مى فرماید: «آنها کسانى هستند که خدا، آنچه را در دل دارند، مى داند» (أُولَـئِکَ الَّذِینَ یَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِى قُلُوبِهِمْ).

در عین حال به پیامبر خود دستور مى دهد: «از (مجازاتِ) آنها صرف نظر کن» (فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ).

و پیامبر(ص) همواره با منافقان، به خاطر اظهار اسلام، تا آنجا که ممکن بود مدارا مى کرد زیرا مأمور به ظاهر بود و، جز در موارد استثنایى، آنها را مجازات نمى کرد.

سپس دستور مى دهد: «و آنها را اندرز ده; و با بیانى رسا، نتایج اعمالشان را به آنها گوشزد نما» (وَ عِظْهُمْ وَ قُلْ لَهُمْ فِى أَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَلِیغًا).

 

(آیه 64) قرآن در آیات گذشته مراجعه به طاغوت را به شدّت محکوم نمود، در این آیه به عنوان تأکید مى گوید: «ما هیچ پیامبرى را نفرستادیم مگر براى اینکه به فرمان خدا، از وى اطاعت شود» (وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُول إِلاَّ لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ).

زیرا آنها فرستاده خدا و رئیس حکومت الهى بوده اند. بنابراین، مردم موظّف بودند هم از نظر بیان احکام خداوند و هم از نظر چگونگى اجراى آن از آنها پیروى کنند و تنها به ادّعاى ایمان قناعت نکنند.

از تفسیر «بإذن اللّه» استفاده مى شود که پیامبران الهى هرچه دارند از ناحیه خداست.

سپس در ادامه آیه راه بازگشت را به روى گناهکاران و آنها که به طاغوت مراجعه کردند یا مرتکب گناهى شدند، گشوده مى فرماید: «و اگر این مخالفان، هنگامى که به خود ستم مى کردند (و فرمانهاى خدا را زیرپا مى گذارند)، به نزد تو مى آمدند، و از خدا طلب آمرزش مى کردند، و پیامبر هم براى آنها استغفار مى کرد، خدا را توبه پذیر و مهربان مى یافتند» (وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا).

اشاره به اینکه فایده اطاعت فرمان خدا و پیامبر(ص) متوجّه خود شما مى شود و مخالفت با آن یک نوع ستم به خویشتن است زیرا زندگى مادّى شما را به هم مى ریزد و از نظر معنوى مایه عقب گرد شماست.

از این آیه ضمناً پاسخ کسانى که توسّل جستن به پیامبر یا امام را یک نوع شرک مى پندارند روشن مى شود زیرا این آیه صریحاً مى گوید آمدن به سراغ پیامبر(ص) و او را بر درگاه خدا شفیع قرار دادن و وساطت و استغفار او براى گنهکاران مؤثّر است و موجب پذیرش توبه و رحمت الهى است.

تفسیر: شأن نزول:
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma