تفسیر:

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 1
شأن نزول: شأن نزول:

شأن نزول آیه مانع از آن نیست که یک قاعده کلّى از آن استفاده کرده یا آن را مکمّل آیه پیشین درباره یهود بدانیم. آیه مى گوید: «زندگى دنیا براى کافران زینت داده شده است» (زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیَوةُ الدُّنْیَا).

«از این رو (از باده غرور سرمست شده و) افراد باایمان را (که گاهى دستشان تهى است)، مسخره مى کنند» (وَ یَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ ءَامَنُوا).

«در حالى که پرهیزگاران در قیامت، بالاتر از آنان هستند» (وَالَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیَـمَةِ).

چراکه ارزشهاى حقیقى در آنجا آشکار مى گردد و صورت عینى به خود مى گیرد و مؤمنان در درجات بالایى قرار خواهند گرفت. «و خداوند، هر کس را بخواهد بدون حساب روزى مى دهد» (وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَاب).

اینها در حقیقت بشارت و آرامشى است براى مؤمنان فقیر و هشدار و تهدیدى است براى ثروتمندان مغرور و بى ایمان.

بى حساب بودن روزى خداوند نسبت به افراد باایمان اشاره به این است که هرگز پاداشها و مواهب الهى به اندازه اعمال ما نیست; بلکه مطابق کرم و لطف اوست و مى دانیم لطف و کرمش حد و حدودى ندارد.

(آیه 213) بعد از بیان حال مؤمنان و منافقان و کفار در آیات پیشین، در این آیه به سراغ یک بحث اصولى و جامع در مورد پیدایش دین و مذهب و اهداف و مراحل مختلف آن مى رود. مى فرماید: «مردم (در آغاز) یک دسته بودند» (کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً).

و تضادّى در میان آنها وجود نداشت. زندگى بشر و اجتماع او ساده بود. فطرتها دست نخورده و انگیزه هاى هوىو هوس و اختلاف و کشمکش در میان آنها ناچیز بود ـ این مرحله اوّل زندگى انسانها بود.

سپس زندگى انسانها شکل اجتماعى به خود گرفت زیرا انسان براى تکامل آفریده شده و تکامل او تنها در دل اجتماع تأمین مى گردد ـ این مرحله دوم زندگى انسانها بود.

ولى به هنگام ظهور اجتماع، اختلافات و تضادها بهوجود آمد، چه از نظر ایمان و عقیده و چه از نظر عمل و تعیین حق و حقوق هر کس و هر گروه در اجتماع; و اینجا بشر تشنه قوانین و تعلیمات انبیا و هدایتهاى آنها مى گردد تا به اختلافات او در جنبه هاى مختلف پایان دهد ـ این مرحله سوم بود. در این حال، «خداوند، پیامبران را برانگیخت; تا مردم را بشارت و بیم دهند» (فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ). و این مرحله چهارم بود.

در اینجا انسانها با هشدارهاى انبیا و توجّه به مبدأ و معاد و جهان دیگر که در آنجا پاداش و کیفر اعمال خویش را درمى یابند، براى گرفتن احکام و قوانین الهى آمادگى پیدا کردند. از این رو مى فرماید: «و کتاب آسمانى، که به سوى حق دعوت مى کرد، با آنها نازل نمود; تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داورى کند» (وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ).

و به این ترتیب، ایمان به انبیا و تمسّک به تعلیمات آنها و کتب آسمانى، آبى بر آتش اختلافات فروریخت و آن را خاموش ساخت ـ و این مرحله پنجم بود.

 

این وضع مدّتى ادامه یافت ولى کم کم وسوسه هاى شیطانى و امواج خروشان هواى نفس کار خود را در میان گروهى کرد. به همین خاطر، آیه مى فرماید: افراد باایمان در آن اختلاف نکردند; «تنها (گروهى از) کسانى که کتاب را دریافت داشته بودند، و نشانه هاى روشن به آنها رسیده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگرى، در آن اختلاف کردند» (وَ مَااخْتَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ). و این مرحله ششم بود.

در اینجا مردم به دو گروه تقسیم شدند: مؤمنان راستین که در برابر حق تسلیم بودند، آنها براى پایان دادن به اختلافات جدید به کتب آسمانى و تعلیمات انبیا بازگشتند و به حق رسیدند. بدین رو مى فرماید: «خداوند، آنهایى را که ایمان آورده بودند، به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، رهبرى نمود»; امّا افراد بى ایمان، همچنان در گمراهى و اختلاف، باقى ماندند (فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُوا لِمَااخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ). و این مرحله هفتم بود.

در پایان آیه مى فرماید: «و خدا، هر کس را بخواهد، به راه راست هدایت مى کند» (وَاللَّهُ یَهْدِى مَنْ یَشَاءُ إِلَى صِرَاط مُسْتَقِیم).

اشاره به اینکه مشیّت الهى که آمیخته با حکمت اوست، گزاف و بى حساب نیست و از هرگونه تبعیض ناروا برکنار است.

تمام کسانى که داراى نیّت پاک و روح تسلیم در برابر حق هستند مشمول هدایتهاى او مى شوند.

 

شأن نزول: شأن نزول:
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma