بى شک مجازاتهاى الهى ـ چه در این جهان و چه در قیامت ـ جنبه انتقامى ندارد بلکه ضامن اجرا براى اطاعت از قوانین و در نتیجه پیشرفت و تکامل انسانهاست. بنابراین هر چیز که این ضامن اجرا را تضعیف کند باید از آن احتراز جست تا جرأت و جسارت بر گناه در مردم پیدا نشود.
از سوى دیگر، نباید راه بازگشت و اصلاح را به کلّى بر روى گناهکاران بست بلکه باید به آنها امکان داد که خود را اصلاح کنند و به سوى خدا و پاکى و تقوا بازگردند.
«شفاعت» در معنى صحیح آن براى حفظ همین تعادل و وسیله اى است براى بازگشت گناهکاران و آلودگان و در معنى غلط و نادرستش موجب تشویق و جرأت بر گناه است.
کسانى که جنبه هاى مختلف شفاعت و مفاهیم صحیح آن را از هم تفکیک نکرده اند، گاه آن را با توصیه و پارتى بازى در برابر سلاطین و حاکمان ظالم برابر مى دانند، و گاه ـ مانند وهّابیان ـ آیه فوق را که مى گوید: «و نه از او شفاعت پذیرفته مى شود.» بدون توجّه به آیات دیگر، دستاویز قرار داده و شفاعت را انکار کرده اند.
1. کلمه «شفاعت» از ریشه «شفع»، به معنى جفت و «ضَمُّ الشَىْءِ إِلَى مِثْلِهِ» گرفته شده و نقطه مقابل آن «وتر» به معنى فرد است، سپس به ضمیمه شدن شخص برتر و قوى تر براى کمک به فرد ضعیف تر اطلاق گردیده است.