چگونه ممکن است مسیح، خدا باشد

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 1
دشمنان جاویدان بنى اسرائیل و سرزمین مقدّس

(آیه 17) براى تکمیل بحثهاى گذشته، در این آیه به ادّعاى الوهیت مسیح به شدّت حمله شده و آن را یک کفر آشکار شمرده مى گوید: «آنها که گفتند: خدا، همان مسیح بن مریم است، به طور مسلّم کافر شدند» و در حقیقت خدا را انکار کرده اند (لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ).

براى روشن شدن مفهوم این جمله باید بدانیم که مسیحیان چند ادّعاى بى اساس در مورد خدا دارند. نخست اینکه عقیده به خدایان سه گانه دارند. آیه 170 سوره نساء به آن اشاره کرده و آن را ابطال مى کند.

دیگر اینکه آنها خداى آفریننده عالم هستى را یکى از خدایان سه گانه مى شمرند و به او خداى پدر مى گویند. قرآن این عقیده را نیز در آیه 73 همین سوره ابطال مى کند.

دیگر اینکه خدایان سه گانه در عین تعدّد حقیقى، یکى هستند که گاهى از آن تعبیر به وحدت در تثلیث مى شود. این همان چیزى است که در آیه فوق به آن اشاره شده که آنها مى گویند خدا همان مسیح بن مریم و مسیح بن مریم همان خداست ! و این دو با روح القدس یک واحد حقیقى و در عین حال سه ذات متعدّد را تشکیل مى دهند.

سپس قرآن براى ابطال عقیده الوهیت مسیح چنین مى گوید: «بگو: اگر خدا بخواهد، مسیح بن مریم و مادرش و همه کسانى را که روى زمین هستند هلاک کند، چه کسى مى تواند جلوگیرى کند؟!» (قُلْ فَمَنْ یَمْلِکُ مِنَ اللَّهِ شَیْـًا إِنْ أَرَادَ أَنْ یُهْلِکَ الْمَسِْیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَ أُمَّهُ وَ مَنْ فِى الاَْرْضِ جَمِیعًا).

 

اشاره به اینکه مسیح همچون مادرش مریم و دیگر افراد بشر، انسانى بیش نبود. به همین دلیل، فنا و نیستى در ذات او راه دارد; و چنین چیزى چگونه ممکن است خداوند ازلى و ابدى باشد !

در پایان آیه به گفتار کسانى که تولّد مسیح را بدون پدر، دلیلى بر الوهیت او مى گیرند پاسخ داده مى گوید: «حکومت آسمانها و زمین، و آنچه میان آن دو قرار دارد از آنِ خداست; هرچه بخواهد، مى آفریند; (حتّى انسانى بدون پدر مانند مسیح;) و او، بر هر چیزى تواناست» (وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَـوَاتِ وَالاَْرْضِ وَ مَا بَیْنَهُمَا یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى کُـلِّ شَىْء قَدِیرٌ).

(آیه 18) در این آیه به یکى از ادّعاهاى بى اساس و امتیازات موهومى که یهود و نصارى داشتند اشاره کرده مى گوید: «یهود و نصارى گفتند: ما، فرزندان خدا و دوستان (خاصّ) او هستیم» (وَ قَالَتِ الْیَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاؤُا اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ).

قرآن با این امتیازات موهوم مبارزه مى کند و امتیاز هر انسانى را تنها در ایمان و عمل صالح و پرهیزگارى او مى شمرد. از این رو در ادامه آیه براى ابطال این ادّعا مى گوید: «بگو: پس چرا شما را در برابر گناهانتان مجازات مى کند؟!» (قُلْ فَلِمَ یُعَذِّبُکُمْ بِذُنُوبِکُمْ).

مجازات گناهکاران، نشانه آن است که ادّعاى ارتباط با خدا، تا آنجا که خود را دوستان بلکه فرزندان خدا مى شمارید، ادّعایى بى اساس است. به علاوه، تاریخ شما نشان مى دهد که گرفتار یک سلسله مجازاتها و کیفرهاى الهى در همین دنیا نیز شده اید و این دلیل دیگرى بر بطلان ادّعاى شماست.

سپس براى تأکید مطلب مى افزاید: «بلکه شما هم بشرى هستید از مخلوقاتى که آفریده» (بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ).

و این یک قانون عمومى است که خدا «هر کس را بخواهد (و شایسته بداند)، مى بخشد; و هر کس را بخواهد (و مستحق بداند)، مجازات مى کند» (یَغْفِرُ لِمَنْ یَشَاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشَاءُ).

 

«و حکومت آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست، از آنِ اوست» (وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَـوَاتِ وَالاَْرْضِ وَ مَا بَیْنَهُمَا).

«و بازگشت همه موجودات، به سوى اوست» (وَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ).

(آیه 19) در این آیه نیز روى سخن به اهل کتاب است. مى فرماید: «اى اهل کتاب! رسول ما پس از فاصله و فترتى میان پیامبران، به سوى شما آمد; در حالى که حقایق را براى شما بیان مى کند; مبادا (روز قیامت) بگویید: نه بشارت دهنده اى به سراغ ما آمد و نه و بیم دهنده اى» (یَا أَهْلَ الْکِتَابِ قَدْ جَاءَکُمْ رَسُولُنَا یُبَیِّنُ لَکُمْ عَلَى فَتْرَة مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِیر وَ لاَنَذِیر).

هم اکنون پیامبر «بشارت دهنده و بیم دهنده، به سوى شما آمد» (فَقَدْ جَاءَکُمْ بَشِیرٌ وَ نَذِیرٌ).

آرى «بشیر» و «نذیر» یعنى پیامبر اسلام(ص) که افراد باایمان و نیکوکار را به رحمت و پاداش الهى بشارت داده و افراد بى ایمان و گنهکار را از کیفرهاى الهى بیم مى دهد، به سوى شما آمد.

«فترت» به معنى سکون و آرامش است و به فاصله میان دو جنبش و حرکت یا دو کوشش و نهضت و انقلاب نیز گفته مى شود. از آنجا که در فاصله میان موسى و مسیح، پیامبران و رسولانى وجود داشتند امّا در میان حضرت مسیح و پیامبر اسلام که حدود ششصد سال فاصله است، به این شکل نبود، قرآن آن را دوران «فترت رسل» نامیده است.

در پایان آیه مى فرماید: «و خداوند بر همه چیز تواناست» (وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَىْء قَدِیرٌ).

یعنى مبعوث ساختن پیامبران و برانگیختن جانشینان آنها براى نشر دعوت حق، در برابر قدرت او ساده و آسان است.

 

دشمنان جاویدان بنى اسرائیل و سرزمین مقدّس
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma