(آیه 149) این آیه و آیه بعد همچنان مسأله تغییر قبله و پیامدهاى آن را دنبال مى کند. روى سخن را به پیامبر(ص) کرده و به عنوان یک فرمان مؤکّد مى گوید: «از هر جا (و از هر شهر و نقطه اى) خارج شدى، (به هنگام نماز،) روى خود را به جانب مسجدالحرام کن» (وَ مِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَالْمَسْجِدِالْحَرَامِ).
و به عنوان تأکید بیش تر مى افزاید: «این دستور حقّى از طرف پروردگار توست» (وَ إِنَّهُ لَلْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ).
و در پایان آیه، به عنوان تهدیدى نسبت به توطئه گران و هشدارى به مؤمنان، مى گوید: «و خداوند، از آنچه انجام مى دهید، غافل نیست» (وَ مَااللَّهُ بِغَافِل عَمَّا تَعْمَلُونَ).
(آیه 150) در این آیه حکم عمومى توجّه به مسجدالحرام را تکرار مى کند مى گوید: «و از هر جا خارج شدى، روى خود را به جانب مسجدالحرام کن» (وَ مِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِالْحَرَامِ).
گرچه این جمله خطاب به پیامبر(ص) است ولى مسلّماً منظور عموم نمازگزاران مى باشند.
در جمله بعد براى تأکید و تصریح اضافه مى کند: «و هر جا بودید، روىِ خود را به سوى آن کنید» (وَ حَیْثُ مَا کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ).
سپس در ذیل آیه به سه نکته مهم اشاره مى کند:
1. کوتاه شدن زبان مخالفان. مى فرماید: این تغییر قبله به خاطر آن صورت گرفت «تا مردم، جز ظالمان (که دست از لجاجت برنمى دارند،) دلیلى بر ضدّ شما نداشته باشند» زیرا از نشانه هاى پیامبر که در کتب آسمانى پیشین آمده این است که او به سوى دو قبله نماز مى خواند (لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّةٌ إِلاَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ).
2. از آنجا که عنوان کردن این گروه لجوج را با نام «ظالم» ممکن بود در بعضى ایجاد وحشت کند، مى گوید: «از آنها نترسید; و (تنها) از من بترسید!» (فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِى).
این یکى از اصول اساسى تربیت توحیدى اسلامى است که از هیچ چیز و هیچ کس جز خدا نباید ترسید.
3. تکمیل نعمت خداوند. مى فرماید: این تغییر قبله، به خاطر آن بود که شما را تکامل بخشم و از قید تعصّب برهانم «و نعمت خود را بر شما تمام کنم، شاید هدایت شوید» (وَ لاُِتِمَّ نِعْمَتِى عَلَیْکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ).