نخستین خانه مردم

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 1
تفسیر: تهمت یهود بر پیغمبر خدا شأن نزول:

(آیه 96) این آیه و آیه بعد به پاسخ دومین ایراد یهود که درباره فضیلت بیت المَقدس و برترى آن بر کعبه بوده مى پردازد. مى فرماید: «نخستین خانه اى که براى مردم (و نیایش خداوند) قرار داده شده همان است که در سرزمین مکّه است; که پربرکت، و مایه هدایت جهانیان است» (إِنَّ أَوَّلَ بَیْت وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِى بِبَکَّةَ مُبَارَکًا وَ هُدًى لِلْعَالَمِینَ).

به این ترتیب، اگر کعبه به عنوان قبله مسلمانان انتخاب شده است جاى تعجّب نیست زیرا این نخستین خانه توحید است.

تاریخ و منابع اسلامى نیز به ما مى گوید که خانه کعبه به دست آدم ساخته شد و سپس در طوفان نوح آسیب دید و به وسیله ابراهیم خلیل تجدید بنا شد.

جالب اینکه در آیه فوق خانه کعبه به عنوان خانه مردم معرّفى شده و این بیانگر این حقیقت است که آنچه به نام خدا و براى خداست، باید در خدمت مردم و بندگان او باشد و آنچه در خدمت مردم و بندگان خداست، براى خدا محسوب مى شود.

قابل توجّه اینکه در این آیه براى کعبه، علاوه بر امتیاز نخستین پرستشگاه بودن، به دو امتیاز «مبارک» و «مایه هدایت جهانیان» بودن آن نیز اشاره شده است.

(آیه 97) سپس در این آیه به دو امتیاز دیگر آن اشاره کرده مى فرماید: «در آن، نشانه هاى روشن، (از جمله) مقام ابراهیم است» (فِیهِ ءَایَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرهِیمَ).

و نشانه دیگر آن، آرامش و امنیّت حاکم بر این شهر است چنانکه قرآن مى گوید: «و هرکس داخل آن [= خانه خدا] شود، در امان خواهد بود» (وَ مَنْ دَخَلَهُ کَانَ ءَامِنًا).

در جمله بعد به همه مردم دستور حج داده مى گوید: «و براى خدا بر مردم است که آهنگ خانه (او) کنند، آنها که توانایى رفتن به سوى آن دارند» (وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَْیهِ سَبِیلاً).

از این دستور تعبیر به یک بدهى و دَین الهى شده که بر ذمّه عموم مردم مى باشد زیرا فرموده است: «وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ» (براى خدا بر مردم است).

واژه «حج» در اصل به معنى قصد است. به همین جهت، به جادّه و راه «محجّه» گفته مى شود زیرا انسان را به مقصد مى رساند. امّا این مراسم مخصوص را حج نامیده اند زیرا هنگام حرکت براى شرکت در این مراسم، قصد زیارت خانه خدا مى کنند.

فریضه حج از زمان آدم(ع) تشریع شده بود ولى رسمیت یافتن آن بیش تر مربوط به زمان ابراهیم(ع) است.

تنها شرطى که در آیه براى وجوب حج ذکر شده، مسأله استطاعت و توانایى است که از جمله داشتن زاد و توشه، مرکب و توانایى جسمى را شامل مى شود.

در ضمن از آیه فوق استفاده مى شود که این قانون ـ مانند سایر قوانین اسلامى ـ اختصاص به مسلمانان ندارد بلکه همه موظّفند آن را انجام دهند.

در پایان آیه براى تأکید و بیان اهمّیّت مسأله حج مى فرماید: «و هرکس کفر ورزد (و حج را ترک کند، به خود زیان رسانده)، خداوند از همه جهانیان، بى نیاز است» (وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِىٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ).

واژه «کفر» در اصل به معنى پوشانیدن است و از نظر اصطلاح دینى، معنى وسیعى دارد و هرگونه مخالفت با حق، چه در مرحله عقاید و چه در مرحله دستورات فرعى را شامل مى شود. از این رو، در آیه فوق در مورد ترک حج به کار رفته است.

درباره اهمّیّت حج در حدیثى از پیامبر اکرم(ص) مى خوانیم که به امیرمؤمنان على(ع) فرمود: «اى على، کسى که حج را ترک کند با اینکه توانایى دارد، کافر محسوب مى شود زیرا خداوند مى فرماید: بر مردمى که استطاعت دارند به سوى خانه خدا بروند، لازم است حج به جا آورند و هرکس کفر ورزد (و حج را ترک کند، به خود زیان رسانده)، خداوند از همه جهانیان بى نیاز است. اى على، کسى که حج را به تأخیر اندازد تا اینکه از دنیا برود، خداوند او را در قیامت یهودى یا نصرانى محشور مى کند.»

 

تفسیر: تهمت یهود بر پیغمبر خدا شأن نزول:
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma